زمان، مهمترین منبع برای رهبران
زمان، مهمترین منبع برای رهبران است. منابعی مانند نیروی کار، سرمایه یا امکانات برای رهبران سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند، اما زمان حکمفرما است. کارآمد بودن افراد و افزایش بازدهی سازمانها به شدت با میزان بهرهوری آنها از زمان در ارتباط است. بنابراین، رهبران بهطور ویژه باید هوشیاری بسیاری نسبت به هویت زمانی خود داشته باشند. هرچند، زمان مفهومی نیست که رهبران به سادگی آن را مدیریت یا حتی درک کنند. زمان وجهههای مختلفی در بین مردم دارد. چالشی در رابطه با ترتیب زمانی وجود دارد، یعنی وقتی که کسبوکار و مدیریت بهطور همزمان انجام میشوند، رسیدگی همزمان به روابط انسانی و مدیریت را نامناسب میسازد.
تجربه هر شخص از زمان با شخص دیگر تفاوت دارد و شرایط گوناگون بهطور پیوسته تجربه افراد را دستخوش تغییر قرار میدهد. بنابراین، اغلب اوقات رهبران متوجه میشوند که برنامهریزی و هماهنگی کارمندان با آن یا تصمیم به عملیسازی در یک زمان توافقی کار مشکلی است. برخی افراد بهتر از دیگران خود را با همزمانی حقیقی رهبران وفق میدهند. در نتیجه برای رهبران نیز درک چگونگی تجربه اعضای سازمان از زمانبندی خود و میزان آگاهی آنها کار دشواری است. پیش از اینکه این امکان فراهم باشد تا یک فرد میزان بهرهمندی خود از زمان، جهتگیری زمانی فردی و نگرش خود نسبت به زمان را مدیریت کند، لازم است تا شرایط را هوشیارانه بسنجد.
دراکر میگوید: «مدیران تاثیرگذار وظایف را در راس قرار نمیدهند، بلکه زمان را در راس قرار میدهند.» مدیران باید بدانند که زمان یک عامل محدودکننده است. به علت طبیعت دانش و کار مدیریتی، تفاوت بین اتلاف وقت یا استفاده عاقلانه از آن در اثربخشی و نتیجه است. از اینرو، اولین گام برای تبدیل شدن به یک مدیر تاثیرگذار آموختن مدیریت فردی است و یکی از موضوعات بسیار مهم آموختن مدیریت زمان است.بهطور کلی، زمان مفهوم سادهای نیست که بتوان به راحتی بر آن تسلط یافت. افراد روشهای بسیاری برای کنترل زمان آموختهاند، اندازهگیری سرعت زمانی و ترتیب عددی با ساعت امکانپذیر است، اما این با درک حقیقی از زمان بسیار متفاوت است.