کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

کارآفرینی از منظر ارزش های دینی و سرمایه اجتماعی

کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

کارآفرینی از منظر ارزش های دینی و سرمایه اجتماعی

کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

پیشرفت ایرانی اسلامی به عنوان گفتمان و خواست عمومی، راهبرد اساسی و مبنای همه قوانین و رویه های حاکمیتی باید باشد. جامعه نیازمند آموزش و ترویج کارآفرینی با رویکرد تفکر دینی و توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه بر مبنای سرمایه انسانی، اقتصادی و اجتماعی ایرانی است

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آیت الله» ثبت شده است

معرفی‌ مفاخر و بزرگان شیعه/
«آیت‌الله شاه آبادی»، عالمی که از نظر «روح‌الله» لطیف‌ترین روح را داشت

استاد مطهری می‌‌گفت: من هرگز از حضرت امام نشنیدم که اسم مرحوم شاه‌آبادی را بیاورند و دنباله‌اش «روحی فداه» را نگویند.

در ادامه به معرفی  «آیت الله محمدعلی شاه آبادی»  از مفاخر و بزرگان شیعه، می‌‌‌‌پردازیم.

 ولادت

آیت الله محمدعلی شاه‌ آبادی، فقیه، حکیم و عارف بزرگ شیعه و اسلام، در سال 1292 قمری در محله حسین آباد اصفهان در خانه آیت‌الله میرزا محمدجواد اصفهانی بیدآبادی به دنیا آمد.

آیت‌الله بیدآبادی که خود فقیهی وارسته بود به تربیت فرزندانش همت و توجّه فوق‌العاده‌‎ای داشت و به برکت همین تلاش، فرزندانش هر یک چون ستاره‎ای تابناک بر تارک حوزه‎های علمیه درخشیدند.

تحصیلات

محمدعلی، مقدمات علوم را نزد پدر آموخت و آنگاه در کلاس درس برادر بزگترش (شیخ احمد مجتهد) که یکی از اساتید معروف آن روز اصفهان بود حاضر شد و چون به دهمین بهار عمر قدم نهاد در درس آیت الله میرزا هاشم خوانساری (نویسنده کتاب مبانی الاصول) شرکت کرد و معلم درس ریاضیات وی نیز آقا میرزا عبدالرزاق سرتیپ بود.

در سال 1304 ق. ناصرالدین شاه قاجار، آیت‌الله بیدآبادی را به همراه دو فرزندش محمدعلی و علی محمد به ترهان تبعید کرد و محمدعلی میرزا حسن آشتیانی - که خود از شاگردان بزرگ آیت الله شیخ مرتضی انصاری بود - شرکت نمود و فطرت توحیدی و عشق به شناخت معارف الهی او را به درس فلسفه حکیم بزرگ میرزا ابوالحسن جلوه مشتاق ساخت.

چرا شیعیان در اذان بر ولایت علی(ع) شهادت می‌دهند؟ (این پرسشی است که آیت الله سبحانی در سایت خود به آن پاسخ داده اند.)


متن پاسخ معظم له، به این شرح است:

شیعیان در اذان پس از شهادت بر رسالت پیامبر گرامی (ص)، بر ولایت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) گواهی می‌دهند، و این مسأله در تمام بلاد شیعی مشاهده می‌شود، در این باره توضیح چند نکته ضروری است:


1.تمامی فقهای شیعه بر این نکته اتفاق نظر دارند که شهادت ثالثه «شهادت بر ولایت علی(ع) » جزو اذان نیست و لذا هنگامی که فصول اذان را می‌شمارند، آن را هجده فصل بیشتر نمی‌دانند که عبارتند از:

4 تکبیر، 2 بار شهادت بر وحدانیت خدا، 2 بار شهادت بر رسالت پیامبر(ص)، 2 بار «حیّ علی الصلاة»، 2 بار «حی على الفلاح»، 2 بار «حیّ على خیر العمل»، 2 تکبیر و 2بار تهلیل و این سخنی است که فقهای شیعه جملگی بر آنند.


2. اگر فردی شهادت سوم را به عنوان جزئی از اذان بگوید، کار حرامی مرتکب شده و گناه کرده است.


3. شهادت سوم در اذان، بدون قصد جزئیت جایز و یا مستحب است و این استحباب، دو مبنا دارد:

الـف: علـی(ع) به حکم قـرآن و حـدیث رسول گرامی(ص)، ولیّ خـداست.

ب: امام صادق (ع) فرمود: هر گاه به رسالت پیامبر(ص) شهادت دادید، بر ولایت علی (ع) نیز گواهی دهید.

در اثبات اصل نخست و این که علی (ع) ولی خداست، گذشته از حدیث متواتر غدیر و روایات متواتر که پیامبر گرامی (ص) کراراً فرموده است: یا علیّ أنت ولیّ کلّ مؤمن بعدی،قرآن مجید نیز بر ولایت علی(ع) تصریح کرده است، آنجا که می‌فرماید:

«إِنّما ولیُّکُم اللّهُ ورسولُه وَالّذینَ آمَنُوا الّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاة وَهُمْ راکِعُون * وَمَنْ یَتَوَّلَ اللّه وَرَسُولهُ وَالّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزبَ اللّه هُمُ الْغالِبُون».

«تنها ولی و سرپرست شما خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند; همانها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند، حزب و جمعیت خدا پیروز است».

مفسران اتفاق نظر دارند که این آیه در حقّ امیرمؤمنان علی (ع) وارد شده است، آنگاه که فقیری وارد مسجد شد و از مردم درخواست کمک کرد و حضرت که در حال رکوع بود، با انگشت خود به فقیر اشاره کرد که انگشتر را از دست او برگیرد و در آن هنگام دو آیة یاد شده فرود آمد.

مدارک نزول این حدیث فزونتر از آن است که در اینجا ذکر شود، امّا به عنوان نمونه به چند مورد در پاورقی اشاره می‌کنیم.

بدین ترتیب، با توجه به آیه مذکور و آیات و روایات متعدد دیگر، آشکار می‌گردد که امیرمؤمنان (ع) ولی و سرپرست مؤمنان از جانب خدا است.

در خصـوص نکته دوم نیز قـاسم بن معاویه، از اصحاب امام صادق و کاظم‘، از آن حضرت چنین نقل کرده است:

«هر گاه کسی از شما به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر گواهی داد، برای تکمیل شهادت به ولایت علی (ع) نیز گواهی دهد».


بنابر آنچه گفته شد، احدی از شیعیان آن را به عنوان جزئی از اذان نمی‌گوید و حتی برخی در اقامه برای اینکه از دیگر اجزا تمیز داده شود، فقط یک بار آن را می‌گویند و در این صورت مشکلی در این مورد نخواهد بود.

شیخ عارف، کامل مکمّل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قلّه بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حِبر فاخر و بحر زاخر و عَلَم علم، عارف مکاشف ربانّی، فقیه صمدانی عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غریبه و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسِّر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله و مکمل نفوس شیّقه الی الکمال، آیه الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن بن عبدالله طبری آملی (حفظه الله تعالی) که به «حسن زاده» شهرت دارند

 

هلامه حسن زاده آملی   

زندگی نامه علامه حسن زاده آملی

در اواخر سال 1307 هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت و از پستان پاک مادری عفیفه صدیقه طاهره و پاک از ارجاس حین الولادهکه پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود، شیر نوشیدند و پرورش یافتند.

در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی تمام قرآن را به خوبی یاد گرفتند.

پس از آن وارد دوره ابتدایی شدند. تاریخ ورود حضرت استاد (حفظه الله تعالی) به مدرسه روحانی (حوزه علمیه) مهرماه سال 1323 هجری شمسی مطابق با شوال المکرم سال 1363 هجری قمری بود.

تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.


مهاجرت به تهران

پس از آن در شهریور 1329 هجری شمسی به تهران آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله علیه) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه از عام و خاص قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیه الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند.

و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند. و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود.

از منقول تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوه و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف ساخت.

از معقول اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است. از تفسیر تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن.


مهاجرت از دارالعلم تهران به شهر مقدّس قم

در دوشنبه 25 جمادی الاول/ سال 1383 هجری قمری برابر با 22 مهر 1342 هجری شمسی به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته اند.

بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهی و تعلیم فنون ریاضی را شروع کردند.


علوم

از کتب قرائت و تجوید

شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده 1375 بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. مطلع این ابیات:

بَدَأتَ ببسم الله فی النّظم اوّلا

تبارک رحمانا رحیما و موئلاً

و مختوم این ابیات:

و تبدی علی اصحابها نفحاتها

بغیر تناهِ زربنا و قرنفلا

می باشد. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.


از کتب ریاضی و نجوم

رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.

اُکَرمالاناوس به تحریر خواجه طوسی

اُکَر ثاوذوسیوس در مثلثات و اشکال کروی به تحریرخواجه طوسی

شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.

تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.

استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.

در عمل به آلات رصدی

اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.


از کتب طبّ

قانونچه محمد بن محمود چغمینی شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس

در علم درایه و رجال

دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه

در حدیث و روایت

جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه)

پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک درسلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «درآسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.

اساتید

در محضر علامه رفیعی قزوینی

در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.


در محضر درس آیه الله حکیم الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه)

تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.

و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیه الله آشیخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند.

و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند.

و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.

 

تدریس

برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، [۱] به شرح ذیل می باشد:

  • تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات وشرحی محققانه همراه بوده است.(صفحه 253)

  • تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ 24/7/1370 برابر هفتم ربیع الثانی 1412 قمری آغاز شد که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ 26/11/71 با کسالت حضرت مولی تعطیل شد. (صفحه 255)

  • تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان مینوشتند. (صفحه 255)

  • تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند. (صفحه 254)

  • تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید. (صفحه 254)

  • تدریس « اُکَر مانالاؤس » که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید. (صفحه 256)

  • تدریس دو کتاب « اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن » به تحریر خوجه طوسی. (صفحه 257)

  • تدریس اصول اقلیدس. (صفحه 257)

  • تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی. (صفحه 263)

و ...


تدریس همراه تحصیل

در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:

  • معالم الاصول

  • مطوّل تفتازانی, « حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت » و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.

  • کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.

  • قوانین در اصول

  • شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه

  • شرح لمعه در فقه

  • ارث جواهر در فقه

  • لئالی منتظمه

  • جوهر نضید

  • حاشیه ملاعبدالله

  • شرح شمسیه

این چهار کتاب اخیر در علم منطق است.

  • هیئت فارسی در قوشچی

  • شرح چغمینی

  • تشریح الافلاک شیخ بهایی

  • اصول اقلیدس

  • زیج بهادری

این پنج کتاب در ریاضیات:

  • هیئت

  • حساب

  • هندسه

است و همچنین موفق به یادگیری زبان فرانسه گردیدند.


ادراک محضر علامه طباطبائی (رحمه الله علیه)

حضرت استاد علامه، یگانه عصر به مدت 17 سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:

  • کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی است شریف بر « قواعد التوحید » ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسید.

  • کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.

  • کتاب توحید بحار مجلسی. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است.

  • جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.


  علامه حسن زاده

 

حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: « به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد. »


در محضر علامه محمد حسن الهی طباطبائی (ره)

از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سید محمد حسن الهی طباطبائی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائی تبریزی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.


در محضر حاج سید مهدی قاضی تبریزی (ره)

حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»

به خداوند سوگند قلم و زبان به ادای شکر محشار نیکی هایی که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافی نیست؛ اگر چه عله العلل و مفیض علی الاطلاق، الله ربّ العالمین است

و الحمد لله ربّ العالمین.

تالیفات

کتب و رساله‌های بسیاری از وی موجود است. از آن میان، می‌توان به این عناوین اشاره کرد:

  • معرفت نفس

    نهج الولایه

    رساله انسان در عرف عرفان

    ریاضیایت و هیات

    رساله نور علی نور ،ذکر و ذاکر و مذکور

    دیوان اشعار

    گشتی در حرکت

    انه الحق

    نهج الولایه

    انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه

    الهی نامه متن الهی نامه

    وحدت از دیدگاه عارف و حکیم و ...

         

توصیه‏ هایى از علامه حسن ‏زاده آملى

 
دهان روح و تن

انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم‏اند. انسان باید خیلى مواظب آن‏ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهن ها را خیلى مراقب باشد. آن‏هایى‏ که هرزه خوراک مى ‏شوند، هرزه کار مى ‏گردند. کسانى که هرزه شنو مى‏ شوند، هرزه گو مى‏ گردند.

وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى‏ شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته ‏هایش زهرآگین خواهد داشت. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى‏نیاز نیست و آب‏ها گوناگون‏اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه‏اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.*

خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.


وقت اندک و کار بسیار 

بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأ، در مزرعه دلت‏بکارى و غرس کنى. این‏جا را دریاب، این‏جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت‏خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش‏» ; یعنى شتران تشنه را مى‏ بینید که وقتى چشم شان به نهر آب افتاد چگونه مى‏ کوشند و مى‏ شتابند و از یکدیگر سبقت مى‏گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج‏ هاى رحمان‏اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت‏خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این‏جاى خودشان مبتلا شده‏اند .» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن.

وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست‏ بسازیم.

 

   از جمله چیزهایی که از محضر قدسی او استفاده کردند، تحقیق در مورد شعب علم، بحث از واجب تعالی و صفات او، تفسیر آیات قرآنی و تنقیب در عقاید حقّه جعفری بوده است.


پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای گفتاری از حجت‌الاسلام‌والمسلمین کاظم صدیقی، استاد اخلاق و امام جمعه‌ی موقت تهران درباره‌ی شخصیت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت منتشر کرد.

آیت الله خوشوقت


متن کامل این گفتار به شرح زیر است:

حضرت آیت‌الله خوشوقت علاوه بر داشتن ذاتی پاک و قماشی نورانی که به دیدن بزرگانی مثل علامه‌ی طباطبایی هم مفتخر شده بود، خودش هم اهل عمل بود. ایشان قبل از انقلاب، هم در اصول و هم در حکمت و عرفان و اقتصاد و جامعه‌شناسی و روانشناسی سرآمد بود. مدتی در قم بودند و بعد در مقطعی به تهران آمدند. در عین حال، بیشتر اهل خلوت و تفکر و سکوت بودند.

مرجع بودند، اما خود را مطرح نمی‌کردند

بعد از انقلاب هم همچنان که مشرب امام، مشرب عرفان بود و به‌ خاطر انقلاب وارد مسائل انقلاب شدند، ایشان نیز به فراخور احتیاجی که انقلاب به ایشان داشت، وارد مسائل انقلاب شدند و به فرمان امام خمینی رحمةالله به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمدند. بعدها با اقبال بیشتر جامعه به سوی ایشان، جلسات بانشاط و شیوایی برای تشنگان معرفت الهی ترتیب دادند.

مقام علمی و معنوی مرحوم آقای خوشوقت برای همه‌ی فضلایی که سوابق ایشان را در قم می‌دانستند، روشن بود. ایشان از شاگردان خوب حضرت امام رحمةالله بودند و در درس مرحوم آقای آیت‌الله‌العظمی بروجردی شرکت کرده بودند. حتی امکان مرجعیت برای ایشان فراهم بود و می‌توانستند رساله بدهند؛ کما‌این‌که برخی از خواص و افرادی که ایشان را می‌شناختند، از ایشان تقلید می‌کردند و فتوا می‌گرفتند، با این‌که رساله هم نداشتند. در عین حال، ایشان تمایلی به مطرح‌شدن نداشتند.

پس از انقلاب، ایشان به غیر از عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به کار تربیت جوانان و پاسخگویی به شبهات اعتقادی و سیاسی آنان می‌پرداختند. خود این کار، بسیار بزرگ بود. ایشان بدون هیچ تکلّفی در اختیار انقلاب بودند و برای انقلاب، نظام و ولایت مایه می‌گذاشتند.

آیت الله خوشوقت
طبیبی بودند در جستجوی مداوای بیماران

آن‌قدر این مرد بزرگ متواضع بود که با آن مقام علمی و معنوی، هیچ حد و حریمی برای خودش قرار نداده بود. بلکه به خانه‌های اشخاص می‌رفت و در مجالس شهرهای کوچک حضور می‌یافت. هر کسی هم از دور و نزدیک می‌خواست ایشان را ببیند، هیچ مشکلی نداشت. یک تواضع و سعه‌ی صدری داشتند که همه‌کس می‌توانست مسائل خودش را با ایشان مطرح بکند. از این جهت من نظیر و شبیهی برای مرحوم آیت‌الله خوشوقت سراغ ندارم.

در گوشه و کنار تهران، مجالسی بود که از ایشان دعوت می‌شد و ایشان بدون هیچ‌گونه تکلفی این مجالس را قبول می‌کردند و می‌رفتند. بسیاری از علما که جزو چهره‌های نورانی بودند، مرکزی داشتند که همه می‌رفتند آن‌جا و اغلب خیلی اهل رفت‌و‌آمد نبودند و یک کانونی داشتند که همه می‌آمدند آن‌جا و استفاده می‌کردند. حضرت آقای خوشوقت اما گاهی برای اداره‌ی جلساتی به ورامین می‌رفتند، گاهی به محلات تشریف می‌بردند. یک عالِم برجسته از تهران مثلاً برود به ورامین تا عده‌ای جوان از ایشان استفاده کنند.

ایشان اسوه بود و کارهایی که می‌کردند، همچون کار پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود که «طَبیب‌ دَوّارٌ بِطِبّه»۱ این جمله را حضرت امیر علیه‌السلام درباره‌ی پیامبر خدا ‌گفتند که ایشان طبیبی بود که در مطبّش نمی‌نشست، بلکه بیماران را در منازل‌ خود آنها معاینه می‌کرد و دنبال بیمارها می‌گشت.

یکی دیگر از ابعاد وجودی ایشان این بود که مشاور امینی بود برای جوانان و غیر جوانان. هر کسی در هر بُعدی تحیّری داشت، بر سر دوراهی بود و تکلیف خودش را نمی‌دانست، به آیت‌الله خوشوقت مراجعه می‌کرد و با مشورت با ایشان مشکل حل می‌شد.

از دیگر ویژگی‌های برجسته‌ی ایشان، دوام حضور ایشان بود. با این‌که خیلی هم اهل رفت‌و‌آمد بودند و دورش همیشه شلوغ بود و مراجعه‌کننده‌ی زیادی داشتند، اما مصداق آیه‌ی کریمه‌ی «رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ»۲ بود. هیچ نوع مراوده و رفت‌و‌آمد و صحبتی مانع حضور و اتصال ایشان به مبدأ غیب نبود. همیشه حالت حضور داشتند. برنامه‌های ذکری خودشان را همیشه داشتند. برنامه‌هایی که اهل سیر و سلوک دارند، اذکار محاسبه‌شده‌ای را که به طور مستمر جزو برنامه‌هایشان است، ایشان هیچ‌گاه از یاد نمی‌برد. برنامه‌ی ختم صلوات یکی از برنامه‌های ایشان بود که هم سفره‌ی رحمت الهی بود و هم بهانه‌ای بود که اشخاص آن‌جا جمع بشوند و ایشان برای آنها نورافشانی و روشنگری و رفع ابهام کنند.

ماجرای تکریم آیت‌الله خوشوقت توسط رهبر انقلاب

سابقه‌ی آشنایی رهبر انقلاب با حضرت آیت‌الله خوشوقت و علاقه‌ی رهبری به ایشان، به مدرسه‌ی حجتیه‌ی قم بازمی‌گردد. بعد از انقلاب هم مشورت‌هایی با ایشان داشتند. تکریم عجیبی حضرت آقا از ایشان داشتند. یک بار یادم هست که آیت‌الله خوشوقت برای حضور در یکی از مجالس، خدمت حضرت آقا رفته بودند و از در حیاط وارد شده بودند و کفش‌ها را هم همان‌جا گذاشته بودند. بعد از پایان مجلس، همه حرکت کردند برای صرف شام. حضرت آقا و آیت‌الله خوشوقت کنار یکدیگر بودند. حضرت آقا وقتی متوجه شدند که کفش‌های ایشان در آن‌جا نیست، کفش‌های خودشان را برداشتند و مقابل پاهای آیت‌الله خوشوقت جفت کردند. آیت‌الله خوشوقت هرچه اصرار کردند، آقا قبول نکردند. آیت‌الله خوشوقت هم کفش‌های آقا را پوشیدند و بعد، اطرافیان برای حضرت آقا کفش آوردند. حضرت آقا علاقه‌ی فوق‌العاده‌ای به ایشان داشتند. فراتر از علاقه، بلکه اعتقاد بود.

رهبر معظم انقلاب آیت‌الله خوشوقت را جزو کسانی معرفی می‌کردند که جلوی طوفان‌ها را می‌گیرند و نمی‌گذارند دل‌ها را باد ببرد. ایشان فرمودند که طوفان‌ها زیاد است و مقاومت‌کردن در برابر این طوفان‌ها مشکل است. به یک جایی وصل بشوید که این بادها شما را با خودش نبرد. سؤال کردیم مثلاً به چه کسی؟ فرمودند به آیت‌الله خوشوقت.

آیت‌الله خوشوقت همچون دریا بود. ان‌شاءالله خداوند ما را با ایشان که از دستمان رفته است، محشور کند. خداوند ایشان را در بهار رحمتش مُستغرق، و با اولیاء‌الله محشور کند.

پی‌نوشت‌ها:

۱. نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۰۸

۲. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه نور، آیه‌ی ۳۷