کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

کارآفرینی از منظر ارزش های دینی و سرمایه اجتماعی

کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

کارآفرینی از منظر ارزش های دینی و سرمایه اجتماعی

کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

پیشرفت ایرانی اسلامی به عنوان گفتمان و خواست عمومی، راهبرد اساسی و مبنای همه قوانین و رویه های حاکمیتی باید باشد. جامعه نیازمند آموزش و ترویج کارآفرینی با رویکرد تفکر دینی و توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه بر مبنای سرمایه انسانی، اقتصادی و اجتماعی ایرانی است

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه» ثبت شده است

شب قدر

۰۶
مرداد

 

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(‏3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد. (4)

بنابر دیدگاه حکمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازه‏اى خاص دارد و هیچ چیزى بى‏حساب و کتاب نیست. جهان حساب و کتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.

استاد مطهرى در تعریف قدر مى‏فرماید:

« ... قدر به معناى اندازه و تعیین است... حوادث جهان ... از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانى و زمانى آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الهى است.»(5) پس در یک کلام، «قدر» به معناى ویژگى‏هاى طبیعى و جسمانى چیزهاست که شامل شکل، حدود، طول، عرض و موقعیت‏هاى مکانى و زمانى آنها مى‏گردد و تمام موجودات مادى و طبیعى را در برمى‏گیرد.

این معنا از روایات استفاده مى‏شود؛ چنان که در روایتى از امام رضا علیه السلام پرسیده شد: معناى قدر چیست؟ امام فرمود: «تقدیر الشى‏ء، طوله و عرضه»؛ «اندازه‏گیرى هر چیز اعم از طول و عرض آن است.» (6) و در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معناى قدر فرمود: «اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقاى آن است.»(7)

در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به‏ ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.»

بنابراین، معناى تقدیر الهى این است که در جهان مادى، آفریده‏ها از حیث هستى و آثار و ویژگى‏هایشان محدوده‏اى خاص دارند. این محدوده با امورى خاص مرتبط است؛ امورى که علت‏ها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستى، آثار و ویژگى‏هاى موجودات مادى نیز متفاوت است. هر موجود مادى به وسیله قالب‏هایى از داخل و خارج، اندازه‏گیرى و قالب‏گیرى مى‏شود. این قالب، حدود، یعنى طول، عرض، شکل، رنگ، موقعیت مکانى و زمانى و سایر عوارض و ویژگى‏هاى مادى آن به شمار مى‏آید. پس معناى تقدیر الهى در موجودات مادى، یعنى هدایت آنها به سوى مسیر هستى‏شان است که براى آنها مقدر گردیده است و در آن قالب‏گیرى شده‏اند. (8)

اما تعبیر فلسفى قدر، اصل علیت است. «اصل علیت همان پیوند ضرورى و قطعى حوادث با یکدیگر و این که هر حادثه‏اى تحتّم و قطعیت ضرورى و قطعى خود و نیز تقدّر و خصوصیات وجودى خود را از امرى یا امورى مقدم بر خود گرفته است.

(9) اصل علیت عمومى و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرماست و هر حادثى، ضرورت و قطعیت وجود خود و نیز شکل و خصوصیت زمانى و مکانى و سایر خصوصیات وجودى‏اش را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستى میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودى و علل متقدمه او هست.»(10)

اما علل موجودات مادى ترکیبى، فاعل و ماده و شرایط و عدم مانع است که هر یک تأثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تأثیرها، قالب وجودى خاصى را شکل مى‏دهند. اگر تمام این علل و شرایط و عدم مانع، کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته مى‏شود و معلول خود را ضرورت و وجود مى‏دهد که از آن در متون دینى به «قضاى الهى» تعبیر مى‏شود. اما هر موجودى با توجه به علل و شرایط خود قالبى خاص دارد که عوارض و ویژگى‏هاى وجودى‏اش را مى‏سازد و در متون دینى از آن به «قدر الهى» تعبیر مى‏شود.

شب قدر

با روشن شدن معناى قدر، امکان فهم حقیقت شب قدر نیز میسر مى‏شود. شب قدر شبى است که همه مقدرات تقدیر مى‏گردد و قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، روشن و اندازه‏گیرى مى‏شود.

به عبارت روشن‏تر، شب قدر یکى از شب‏هاى دهه آخر ماه رمضان است. طبق روایات ما، یکى از شب‏هاى نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیادتر، بیست و سوم ماه مبارک رمضان است.(11) در این شب - که شب نزول قرآن به شمار مى‏آید - امور خیر و شر مردم و ولادت، مرگ، روزى، حج، طاعت، گناه و خلاصه هر حادثه‏اى که در طول سال واقع مى‏شود، تقدیر مى‏گردد.(12) شب قدر همیشه و هر سال تکرار مى‏شود. عبادت در آن شب، فضیلت فراوان دارد و در نیکویى سرنوشت یک ساله بسیار مؤثر است.(13) در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه مى‏شود و وى از سرنوشت خود و دیگران با خبر مى‏گردد. امام باقر علیه السلام مى‏فرماید: «انه ینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور سنةً سنةً، یؤمر فى امر نفسه بکذا و کذا و فى امر الناس بکذا و کذا؛ در شب قدر به‏ ولى امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل مى‏شود و وى درباره خویش و دیگر مردمان مأمور به دستورهایى مى‏شود.»(14)

پس شب قدر شبى است که:

1. قرآن در آن نازل شده است.

2. حوادث سال آینده در آن تقدیر مى‏شود.

3. این حوادث بر امام زمان - روحى فداه - عرضه و آن حضرت مامور به کارهایى مى‏گردد.

بنابراین، مى‏توان گفت شب قدر، شب تقدیر و شب اندازه‏گیرى و شب تعیین حوادث جهان ماده است.

این مطلب مطابق آیات قرآنى نیز مى‏باشد؛ زیرا در آیه 185 سوره مبارکه «بقره» مى‏فرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ»؛ ماه رمضان که در آن قرآن ‏نازل شده است.» طبق این آیه، نزول قرآن (نزول دفعى) در ماه رمضان بوده است. و در آیات 3 - 5 سوره مبارکه دخان مى‏فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ* فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ* أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ.» این آیه نیز تصریح دارد که نزول [دفعى‏] قرآن در یک شب بوده است که از آن به شب مبارک تعبیر شده است. همچنین در سوره مبارکه قدر تصریح شده است که قرآن در شب قدر نازل شده است.

«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازه‏گیرى است. «تقدیر» نیز به معناى اندازه‏گیرى و تعیین است. اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.

پس با جمع آیات سه گانه بالا روشن مى‏شود:

1. قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

2. قرآن در شبى مبارک از شب‏هاى ماه مبارک رمضان نازل شده است.

3. این شب، در قرآن شب قدر نام دارد.

4. ویژگى خاص این شب بر حسب آیات سوره مبارکه دخان دو امر است:

الف. نزول قرآن.

ب. هر امر حکیمى در آن شب مبارک جدا مى‏گردد.

شب قدر

اما سوره مبارکه قدر که به منزله شرح و تفسیر آیات سوره مبارکه «دخان» است، شش ویژگى براى شب قدر مى‏شمارد:

الف. شب نزول قرآن است (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ).

ب. این شب، شبى ناشناخته است و این ناشناختگى به دلیل عظمت آن شب است ( وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ).

ج. شب قدر از هزار ماه بهتر است. (لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ).

د. در این شب مبارک، ملائکه و روح با اجازه پروردگار عالمیان نازل مى‏شوند (تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ) و روایات تصریح دارند که آنها بر قلب امام هر زمان نازل مى‏شوند.

ه. این نزول براى تحقق هر امرى است که در سوره «دخان» بدان اشاره رفت (مِنْ کُلِّ أَمْرٍ) و این نزول - که مساوى با رحمت خاصه الهى ‏بر مومنان شب زنده‌دار است - تا طلوع فجر ادامه دارد (سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ).

و. شب قدر، شب تقدیر و اندازه‏گیرى است؛ زیرا در این سوره - که تنها پنج آیه دارد - سه بار «لیلة القدر» تکرار شده است و این نشانه اهتمام ویژه قرآن به مسئله اندازه‏گیرى در آن شب خاص است.

مرحوم کلینى در کافى از امام باقر علیه السلام نقل مى‏کند که آن حضرت در جواب معناى آیه «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» فرمودند: «آرى شب قدر، شبى است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید مى‏شود. شبى که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبى است که خداى تعالى درباره‏اش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب هر، امرى با حکمت، متعین و ممتاز مى‏گردد.» آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه‏اى که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر مى‏شود؛ خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندى که قرار است متولد شود یا اجلى که قرار است فرارسد یا رزقى که قرار است برسد و ... .»(15)

 

پى‏نوشت‌ها:

1- قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج ‏5، ص 246 و 247 .

2- همان، ص 248.

3- المیزان، سید محمد حسین طباطبایى، ج‏12 ص 150 و 151.

4- همان، ج‏ 19، ص 101.

5- انسان و سرنوشت، شهید مطهرى، ص 52.

6- المحاسن البرقى، ج‏1، ص 244.

7- بحار الانوار، ج ‏5، ص 122.

8- المیزان، ج ‏19، ص 101 - 103

9- انسان و سرنوشت، ص 53

10- همان، ص 55 و 56

11- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومى اصفهانى، ج‏1، ص 312 و 313 و 374 و 375 .

12- الکافى، کلینى، ج ‏4، ص 157 .

13- المراقبات، ملکى تبریزى، ص، 237 - 252

14- الکافى، ج‏1، ص 248

15- المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20، ص، 382/ بحث روایى ذیل سوره مبارکه قدر.

 

منبع:  ماهنامه پرسمان، 1382، سید سعید لواسانى .

 

رمضان، ماه خدا و میهمانی خدا، ماه بهار قرآن، ماه لیلة‏القدر و پاکی و تعالی انسان.

رمضان، ماه برکت، رحمت، مغفرت، توبه، انابه، صبر و مواسات. رمضان ماه تقوا و طهارت و رهایی از شر نفس و به خدا پیوستن است.

رمضان، ماه علی(ع) آن مقتدای عدالت و انسانیت است که نماز خون و شهادت در محراب عشق را برای اولین بار به یادگار گذاشت.

در روایات رسیده از معصومان(ع) نام‏ها و اوصاف بسیاری برای ماه رمضان آمده است، که نام‏های یادشده بخشی از آن به شمار می‏آیند.(1)

ولی در این میان به نظر می‏رسد ماه خدا و میهمانی خدا، عالی‏ترین تعبیری است که درباره ماه رمضان به کار برده شده است.

با اینکه همه ماه ‏ها ماه خداست و انسان‏ها همه وقت از نعمت‏ های مادی و معنوی و در حقیقت از سفره گسترده الهی استفاده می‏کنند، ولی از آنجا که همه کتاب‏های بزرگ آسمانی از جمله قرآن که کتاب هدایت و راهنمایی برای همه بشریت است در این ماه نازل شده است، و نیز از آنجا که وظیفه بزرگ الهی روزه در این ماه انجام می‏شود امتیاز خاصی به این ماه بخشیده است.

ابی ‏بصیر از امام صادق(ع) نقل کرده که آن حضرت فرموده ‏اند:

««تورات» در ششم و «انجیل» در دوازدهم ماه رمضان، و «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل شده است.»(2)

با توجه به روایت یادشده ماه رمضان همواره ماه نزول کتاب‏های آسمانی و ماه هدایت و تربیت بوده است. چرا که هدایت و تربیت بدون دستورات و روش‏هایی که درست را از نادرست جدا و آن را به مردم تعلیم دهد ممکن نیست.

برنامه تربیتی روزه نیز، باید با آگاهی هر چه بیشتر و عمیق‏تر از تعلیمات آسمانی هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمی را از آلودگی‏های گناه شستشو دهد.

روایات بسیاری درباره جایگاه این ماه بزرگ از امامان معصوم(ع) رسیده است. ولی جامع‏ترین آنها که بسیاری از وظایف روزه‏ دار و شرایط یک روزه کامل و فضائل این ماه را بیان می‏کند، خطبه مشهور پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که آن حضرت در آخرین جمعه ماه شعبان برای آماده ساختن یاران برای استقبال از ماه مبارک رمضان خطبه‏ای خواندند و در آن مژده فرا رسیدن ماه رمضان را داده و جایگاه و اهمیت این ماه بزرگ را تشریح کردند و خطاب به مردم فرمودند:

با اینکه همه ماه ‏ها ماه خداست و انسان‏ها همه وقت از نعمت‏های مادی و معنوی و در حقیقت از سفره گسترده الهی استفاده می‏کنند، ولی از آنجا که همه کتاب‏های بزرگ آسمانی از جمله قرآن که کتاب هدایت و راهنمایی برای همه بشریت است در این ماه نازل شده است، و نیز از آنجا که وظیفه بزرگ الهی روزه در این ماه انجام می‏شود امتیاز خاصی به این ماه بخشیده است.

«ای مردم، ماه خدا، با برکت و رحمت و آمرزش به شماروی آورده است.

ماهی که در نزد خدا برترین ماه‏هاست. روزهایش برترین روزها و شب‏هایش برترین شب‏ها و ساعات آن برترین ساعت‏ ها است.

ماهی است که به میهمانی خدا دعوت شده‏اید و از کسانی که مورد اکرام خدا هستند می‏باشید.

در این ماه نفس کشیدن شما ثواب تسبیح و ذکر خدا و نیز خواب شما ثواب عبادت خواهد داشت. اعمال شما در این ماه پذیرفته و دعای شما مستجاب است.

پس با نیت‏های خالص و صادق و دل‏های پاک از خدا بخواهید که شما را در این ماه به روزه‏داری و تلاوت قرآن موفق گرداند.

شقاوتمند و به دور از سعادت کسی است که در این ماه بزرگ از رحمت و آمرزش خداوند محروم بماند.

با گرسنگی و تشنگی خود در این ماه، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید.

در این ماه به بینوایان و تهیدستان رسیدگی و بخشش کنید. بزرگان خود را احترام کنید و بر کودکان خود مهربان باشید و با خویشاوندان خود رفت و آمد کرده و پیوند با آنان را محکم سازید.

زبان‏هایتان را از گناه و بیهوده‏گویی نگه دارید. چشم‏های خود را از آنچه نگاه کردن به آن جایز نیست بپوشانید و گوش‏هایتان را از آنچه شنیدن آن حلال نیست فرو بندید.

بر یتیمان مردم محبت و مهربانی کنید، تا پس از شما با یتیمان‏تان مهربانی کنند. و از گناهان‏تان به سوی خدا توبه و بازگشت نمایید. به هنگام نماز دست‏هایتان را به دعا بردارید، زیرا این اوقات بهترین ساعاتی است که خداوند با عزت و جلال به لطف و رحمت به سوی بندگانش نظر می‏کند. و چون با او به راز و نیاز پردازند پاسخ‏شان دهد. و هنگامی که او را صدا کنند لبیک‏شان گوید، و زمانی که او را بخوانند اجابت‏شان کند.

ای مردم، به راستی که جان‏های شما در گرو اعمال شماست، پس با طلب آمرزش الهی آنها را آزاد سازید. پشت شما از بار گناهان، سنگین است پس با سجده‏ های طولانی آن را سبک کنید. و بدانید خدایی که یاد او برتر است به عزت خود سوگند یاد کرده که نمازگزاران و سجده ‏کنندگان را عذاب نکند و در آن روز که آدمیان در پیشگاه پروردگار جهانیان می ‏ایستند، ایشان را به آتش جهنم نترساند.

ای مردم، هر کس از شما که در این ماه روزه‏ دار مؤمنی را افطار دهد، برای او به خاطر این عمل، ثواب آزاد کردن بنده‏ای و آمرزش گناهان گذشته در نظر گرفته می‏شود.»

گفته شد: ای رسول خدا(ص) همه ما را توانایی این کار (افطار روزه ‏دار) نیست. رسول خدا(ص) فرمود:

«خود را از آتش جهنم برهانید اگر چه به افطار دادن نصف دانه خرما و یا جرعه آبی باشد.

ای مردم، هر کس از شما اخلاقش را در این ماه نیکو سازد، گذشتن از صراط در قیامت در روزی که قدم‏ها بر آن می ‏لغزد بر او آسان شود.

و هر که در این ماه بر زیردستان خود آسان گیرد خداوند نیز حساب اعمالش را آسان خواهد گرفت. و هر که در این ماه شر خود را از دیگران باز دارد، خداوند نیز در روز ملاقات غضبش را از او بازدارد. هر که در این ماه یتیمی را گرامی بدارد، خداوند در روز قیامت او را گرامی خواهد داشت.

هر که در این ماه با خویشاوندان خود رفت و آمد نموده و پیوند با آنان را محکم سازد، خداوند او را در روز ملاقات به رحمت خویش پیوند دهد، و هر که در این ماه رابطه خود را با خویشاوندانش ببرد، خداوند نیز رحمتش را در روز قیامت از او خواهد برید.

در این ماه به بینوایان و تهیدستان رسیدگی و بخشش کنید. بزرگان خود را احترام کنید

و بر کودکان خود مهربان باشید

و با خویشاوندان خود رفت و آمد کرده

و پیوند با آنان را محکم سازید.

زبان‏هایتان را از گناه و بیهوده‏ گویی نگه دارید. چشم‏ های خود را از آنچه نگاه کردن به آن جایز نیست بپوشانید و گوش‏هایتان را از آنچه شنیدن آن حلال نیست فرو بندید.

هر که در این ماه نماز مستحبی به جای آورد، خداوند او را از آتش دوزخ دور می‏کند. و هر که در این ماه عمل واجبی را انجام دهد خداوند ثواب هفتاد عمل واجب که در ماه های دیگر به جا آورد به او عطا می‏کند.

و هر که در این ماه بر من (پیامبر اسلام) صلوات بسیار فرستد خداوند در روزی که میزان اعمال سبک شوند، میزان عملش را سنگین گرداند.

هر که در این ماه آیه‏ای از قرآن بخواند پاداش کسی را دارد که در ماههای دیگر ختم قرآن کرده باشد. ای مردم، در این ماه درهای بهشت گشوده است. پس از خدایتان بخواهید که آنها را بر شما نبندد. در این ماه درهای جهنم بسته است، پس از خدایتان بخواهید که آنها را به سبب گناهانتان بر شما نگشاید.

در این ماه شیطان‏ها به بند کشیده شده‏اند. از خدایتان بخواهید که آنها را بر شما مسلط نگرداند.»


برترین اعمال دوری از گناه

علی(ع) می‏فرماید: من در این وقت برخاستم و عرض کردم ای رسول خدا(ص) برترین اعمال در این ماه کدام است؟

آن حضرت فرمودند: ای ابوالحسن، برترین اعمال در این ماه خودداری از اعمالی است که خدا آن را حرام کرده است.

پس آنگاه پیامبر گریست. گفتم ای رسول خدا(ص) چه چیز سبب گریه شما شد؟

فرمود: ای علی، از آنچه در این ماه بر تو روا می‏دارند می‏گریم، گویی تو را می‏بینم که برای پروردگارت به نماز ایستاده‏ای و شقی‏ترین و بدبخت ‏ترین افراد در میان اولین و آخرین انسان‏ها و همتای کسی که ناقه قوم ثمود را از پای درآورد برخاسته بر فرق تو ضربه‏ای فرود می‏آورد که محاسنت را به خون سرت رنگین می‏کند. پس عرض کردم ای رسول خدا؛ آیا این در حالی است که دینم به سلامت است؟ فرمود: آری، ای علی، هر که تو را دشمن دارد مرا دشمن داشته و هر که تو را ناسزا و دشنام دهد مرا ناسزا و دشنام گفته است. خداوند تبارک و تعالی من و تو را آفرید و مرا و تو را برگزید. مرا برای نبوت و تو را برای امامت اختیار کرد. هر کس امامت تو را انکار کند نبوت مرا انکار کرده است.

ای علی، تو وصی من و پدر فرزندان من و همسر دخترم و جانشین من بر امتم، به هنگام حیات و پس از مرگ من هستی. دستور تو دستور من و نهی و بازداشتن تو نهی من است.

سوگند به خدایی که مرا به رسالت برگزیده و مرا از بهترین مردم قرار داد، تو حجت خدا بر خلقش و امین او بر سرّش و خلیفه او بر بندگانش هستی.(3)

با دقت در خطبه یادشده به خوبی روشن می‏شود که این فرمان الهی تا چه اندازه در نزد خداوند محبوب و ارجمند است.

پیامبر اکرم(ص):

ای مردم، هر کس از شما که در این ماه روزه‏دار مؤمنی را افطار دهد، برای او به خاطر این عمل، ثواب آزاد کردن بنده‏ای و آمرزش گناهان گذشته در نظر گرفته می‏شود.»

گفته شد: ای رسول خدا(ص) همه ما را توانایی این کار (افطار روزه‏دار) نیست.

رسول خدا(ص) فرمود:

«خود را از آتش جهنم برهانید اگر چه به افطار دادن نصف دانه خرما و یا جرعه آبی باشد.

پیامبر اکرم(ص):

هر که در این ماه با خویشاوندان خود رفت و آمد نموده و پیوند با آنان را محکم سازد، خداوند او را در روز ملاقات به رحمت خویش پیوند دهد، و هر که در این ماه رابطه خود را با خویشاوندانش ببرد، خداوند نیز رحمتش را در روز قیامت از او خواهد برید.

بر همین اساس، پیامبر اسلام از قول خداوند تبارک و تعالی نقل می‏کند که فرمود: «الصوم لی و انا اجزی به؛(4) روزه برای من است و من پاداش آن را خواهم داد.»

تردیدی نیست که این همه فضائل و آثار تنها با دست کشیدن از خوردن و آشامیدن ... به دست نمی‏آید بلکه همان گونه که امام صادق(ع) در روایتی مفصل اشاره کرده‏اند شرایط خاصی دارد لازم است همان گونه که ظاهر انسان روزه‏دار است اعضا و جوارح وی نیز، روزه‏دار باشند. زبان باید از دروغ بپرهیزد. دیدگان باید از نامحرم فرو بسته شوند، نزاع، حسد، غیبت و دیگر رذائل اخلاقی در بین نباشد تا روزه دارای آن آثار باشد.(5)

رسول اکرم(ص) به جابر بن‏عبداللّه‏ انصاری فرمود: ای جابر، هر کس در روز ماه رمضان روزه بدارد و شب آن را به یاد خدا بیدار شود، شکم را از حرام و دامن را از آلودگی حفظ کند و زبان خویش را نگه دارد، از گناهان بیرون رود همچنان که از این ماه بیرون می‏رود. جابر گفت: ای پیامبر خدا، چه نیکوست این حدیث.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: ای جابر، چه دشوار است شرایط آن.(6)

آثار اخلاقی و تربیتی روزه

روزه دارای ابعاد گوناگون و آثار بسیاری است. که از همه مهم‏تر بُعد اخلاقی و تربیتی آن است. روزه اگر روزه باشد صفای باطن و پاکیزگی روح را به همراه دارد، چرا که انسان روزه‏دار با خودداری از خوردن و آشامیدن قوای حیوانی خود را

تردیدی نیست که این همه فضائل و آثارتنها با دست کشیدن از خوردن و آشامیدن ... به دست نمی‏آید بلکه همان گونه که امام صادق(ع) در روایتی مفصل اشاره کرده‏اند شرایط خاصی دارد لازم است همان گونه که ظاهر انسان روزه‏دار است اعضا و جوارح وی نیز، روزه‏دار باشند.

زبان باید از دروغ بپرهیزد.

دیدگان باید از نامحرم فرو بسته شوند، نزاع، حسد، غیبت و دیگر رذائل اخلاقی در بین نباشد تا روزه دارای آن آثار باشد.

تضعیف و بر هوا و هوس‏های خود پیروز می‏گردد. قرآن به هنگام دستور روزه به مؤمنان می‏فرماید:

«ای مؤمنان، همان گونه که روزه را بر اقوام پیش از شما واجب کرده بودیم آن را بر شما نیز واجب ساختیم تا پرواپیشه شوید.»(7)

اسلام می‏خواهد، مسلمان با روزه‏داری در ماه مبارک رمضان زمینه پرورش روح و تقوا را در همه زمینه‏ها در خود ایجاد کنند. زیرا همان گونه که اشاره کردیم، هر گاه انسان از انجام خواسته‏های طبیعی تن، خودداری کرد، بخوبی می‏تواند از پیروی هوای نفس خودداری کند بدون تردید رسیدن به مرحله تقوا و پرورش روح در همه ابعاد تنها با امساک از خوردن و آشامیدن به دست نمی‏آید بلکه شرایط دیگری لازم دارد که بدان اشاره کردیم. بنابراین، اگر دیده می‏شود که وضع اخلاقی برخی از افراد با اینکه یک ماه را روزه گرفته‏اند، با گذشته چندان تفاوتی ندارد و به پاکی و تعالی آنان نینجامیده است، به جهت این است که روزه را تنها خودداری از خوردن و آشامیدن پنداشته‏اند. در حالی که پیامبر اسلام(ص) می‏فرماید:

«کوچکترین و آسان‏ترین چیزی که خداوند در روزه، برای روزه‏دار واجب کرده امساک از خوردن و آشامیدن است.»(8)

رسول اکرم(ص) به جابر بن‏عبداللّه‏ انصاری فرمود: ای جابر، هر کس در روز ماه رمضان روزه بدارد و شب آن را به یاد خدا بیدار شود، شکم را از حرام و دامن را از آلودگی حفظ کند و زبان خویش را نگه دارد، از گناهان بیرون رود همچنان که از این ماه بیرون می‏رود.

براساس روایات، روزه‏دار، همان گونه که از خوردنی‏ها و آشامیدنی‏ها خودداری می‏کند، باید همه اعضای بدن خود را روزه‏دار نگه دارد، در این صورت است که خداوند روزه او را می‏پذیرد و صفای روح و باطن به او عنایت می‏کند.(9)

از باب نمونه علی(ع) از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده است:

«هر کس برای رضای خدا و پاداش اخروی، در ماه رمضان روزه بگیرد و گوش و چشم و زبان خود را از مردم بازدارد خداوند روزه او را می‏پذیرد و همه گناهان او را می‏بخشد و به او ثوابی معادل ثواب صابران عنایت می‏کند.»(10)

در حدیث یادشده، پیامبر اسلام(ص) کنترل چشم و گوش و زبان را به همراه خودداری از دیگر مبطلات چون خوردن و آشامیدن از شرایط روزه کامل و واقعی داشته است. بدون تردید اگر مسلمانی اینگونه که پیامبر فرموده روزه بگیرد. و جسم و جان خود را به مدت یک ماه تمرین و پرورش دهد به مرحله صفای باطن و تعالی روح و تقوا در ابعاد گوناگون خواهد رسید.

لباس های پاک و پاکیزه

اسلام با دستور روزه به همه مؤمنان «یا ایهاالذین آمنوا کتب علیکم الصیام ...»(11)

می‏خواهد که مسلمانان لباس های پاک و پاکیزه داشته باشند. جامعه‏ای که از تزویر، خیانت، ستمگری و تجاوز به حقوق و شخصیت یکدیگر پاک باشد. به همین جهت اسلام، افزون بر تشریح قانون‏های گسترده که همه ابعاد زندگی بشری را در برمی‏گیرد با واجب کردن یک ماه روزه در ماه مبارک رمضان، تمایلات شیطانی و هوس‏های سرکش انسان‏ها را سرکوب می‏کند. نکته‏ای که درخور دقت است و در خطبه رسول خدا نیز بدان اشاره شده این است که اسلام، پیش از آنکه پیروان خود را به کارهای نیک وادارد از ارتکاب گناه و پلیدی باز می‏دارد. چرا که اگر زمینه آموزش احکام و تربیت اسلامی آماده نباشد، هر گونه تبلیغ و تلاش بیهوده است. از این رو گاه وقتی که علی(ع) از پیامبر اسلام(ص) سؤال می‏کند که بهترین عمل در ماه رمضان کدام است؟ آن حضرت می‏فرماید:

«الورع عن محارم‏اللّه‏؛(12) بهترین عمل در این ماه، دوری از گناهان است.»

روزه اگر روزه باشد صفای باطن

و پاکیزگی روح را به همراه دارد،

چرا که انسان روزه‏دار با خودداری از خوردن

و آشامیدن قوای حیوانی خود را

تضعیف و بر هوا و هوس‏های خود

پیروز می‏گردد.

تردیدی نیست که گناه و تجاوز به حقوق دیگران بنیاد هر جامعه‏ای را سست و متزلزل و سپس نابود می‏کند. تاریخ بیانگر آن است که هر جامعه‏ای تا زمانی می‏تواند پایدار بماند و به سیر صعودی خود ادامه دهد که به گناه و فساد آلوده نشده باشد. و چون جامعه‏ای به گناه و فساد، بی‏قانونی و تجاوز به حقوق دیگران روی آورد متزلزل و سپس از بین خواهد رفت. روزه‏ای که اسلام بدان دستور می‏دهد در واقع مبارزه‏ای همه سویه علیه همه انواع فساد و آلودگی‏هاست. و اگر با شرایط آن انجام پذیرد ریشه همه فسادها، انحراف‏ها و آلودگی‏های اجتماعی از دل و جان انسان‏ها کنده شده و به جای آن صفا و پاکی نشانده می‏شود.

اجابت دعای روزه‏ داران

چون شخص روزه ‏دار به منظور اطاعت از خدا، از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه خودداری می‏کند، از صفای باطن و حالات روحانی و معنوی خاصی برخوردار می‏گردد. وجود این حالت در انسان او را به نزول رحمت‏ های الهی و اجابت دعاهایش امیدوار می‏ سازد همان گونه که امام سجاد(ع) می‏فرماید:

دعای روزه ‏دار به هنگام افطار پذیرفته می‏شود.(13)

در خطبه و دیگر روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) بدان اشاره کردیم به صورت مطلق به هنگام افطار و غیر آن از اجابت دعای روزه ‏دار سخن گفته شده است. البته به هنگام افطار چون حالت روحانی ویژه‏ای برای روزه ‏دار پدید می‏آید، در روایات از جمله روایت یادشده سفارش شده که روزه‏دار در آن هنگام دعا کند که دعایش پذیرفته می‏شود.

اسلام می‏خواهد، مسلمان با روزه‏داری در ماه مبارک رمضان زمینه پرورش روح و تقوا را در همه زمینه‏ها در خود ایجاد کنند.

زیرا همان گونه که اشاره کردیم،

هر گاه انسان از انجام خواسته‏های طبیعی تن، خودداری کرد، بخوبی می‏تواند

از پیروی هوای نفس خودداری کند.

امام صادق(ع) درباره سیره پیامبر(ص) چنین می‏فرماید:

«هر وقت رسول خدا(ص) می‏خواست افطار کند می‏فرمود: پروردگارا برای تو روزه گرفتیم و با روزی تو افطار می‏کنیم، پس این روزه را از ما بپذیر، تشنگی رفت و سیراب شدیم. لیکن پاداش روزه بر جای مانده است.»(14)

آثار و برکات اجتماعی روزه

روزه افزون بر آثار تربیتی، آثار اجتماعی بسیاری دارد که به نمونه‏ای از آنها اشاره می‏شود.

1. درس مساوات و برابری:

روزه به مسلمانان درس مساوات و برابری می‏دهد با انجام این دستور الهی، افراد ثروتمند درد فقر و ناداری و گرسنگی را به گونه‏ای محسوس می‏چشند، و به خوبی از درد دل آنان آگاه می‏گردند. همین احساس آنها را وامی‏دارد تا به یاری آنان بشتابند.

ممکن است گفته شود که با توصیف حال گرسنگان و محرومان می‏توان ثروتمندان را متوجه حال فقیران ساخت. ولی بدون تردید، اگر این مسئله با روزه‏داری جنبه عینی به خود بگیرد اثر آن بسیار بیشتر است از این روی در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده که هشام بن‏حکم از علت تشریع روزه پرسید، امام چنین پاسخ دادند:

«انما فرض‏اللّه‏ الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر و ذلک ان الغنی لم یکن لیجدمس الجوع، فیرحم الفقیر، و ان الغنی کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراداللّه‏ تعالی ان یسوی بین خلقه، وان یذیق الغنی مس الجوع و الالم، لیرق علی الضعیف و یرحم الجائع؛(15)

بر اساس روایات، روزه‏دار، همان گونه که از خوردنی‏ها و آشامیدنی‏ها خودداری می‏کند، باید همه اعضای بدن خود را

روزه‏دار نگه دارد، در این صورت است که خداوند روزه او را می‏پذیرد

و صفای روح و باطن به او عنایت می‏کند.

روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و ثروتمند مساوات برقرار گردد. و این بدان سبب است که ثروتمند طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند. چرا که ثروتمندان هر چه را بخواهند (از امور مادی) برای آنان فراهم است، خدا می‏خواهد میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگی و درد و رنج را به ثروتمندان بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رسیدگی کنند.»

2. کاهش جرم و جنایت

با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، آمار جرائم و جنایات در میان مسلمانان به گونه‏ای چشمگیر کاهش می‏یابد و رغبت مردم به کارهای نیک فزونی می‏گیرد. دعاها، انفاق‏ها، تلاوت قرآن، رفت و آمد با خویشان و دوستان، شرکت در محافل دینی و ... در این ماه بیش از ماههای دیگر است. و این امر در تقویت روح همبستگی اسلامی و تحریک عواطف انسانی تأثیر بسزایی دارد.

تردیدی نیست که گناه و تجاوز به حقوق دیگران بنیاد هر جامعه‏ای را سست و متزلزل و سپس نابود می‏کند. تاریخ بیانگر آن است که هر جامعه‏ای تا زمانی می‏تواند پایدار بماند و به سیر صعودی خود ادامه دهد که به گناه و فساد آلوده نشده باشد. و چون جامعه‏ای به گناه و فساد، بی‏قانونی و تجاوز به حقوق دیگران روی آورد متزلزل و سپس از بین خواهد رفت. روزه‏ای که اسلام بدان دستور می‏دهد در واقع مبارزه‏ای همه سویه علیه همه انواع فساد و آلودگی‏هاست.

و اگر با شرایط آن انجام پذیرد ریشه همه فسادها، انحراف‏ها و آلودگی‏های اجتماعی از دل و جان انسان‏ها کنده شده و به جای آن صفا و پاکی نشانده می‏شود.

آماری که همه ساله پس از ماه مبارک رمضان منتشر می‏شود بیانگر آن است که در سرتاسر ایران جرم و جنایت به صورت محسوس و گاه تا چهل یا پنجاه درصد کاهش می‏یابد. و تعداد کسانی که به دادگاهها مراجعه می‏کنند نیز به نصف کاهش می‏یابد. مردم در کوچه و بازار کمتر دروغ می‏گویند و نیز کمتر سر یکدیگر کلاه می‏گذارند. حتی دزدی‏ها در این ماه کاهش می‏یابد و ... و همه اینها از آثار روزه و روزه‏داری است.

امام صادق(ع):

روزه به این دلیل واجب شده است که میان فقیر و ثروتمند مساوات برقرار گردد.

و این بدان سبب است که ثروتمند طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر ادای حق کند. چرا که ثروتمندان هر چه را بخواهند

(از امور مادی) برای آنان فراهم است،

خدا می‏خواهد میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگی و درد و رنج را

به ثروتمندان بچشاند تا به ضعیفان

و گرسنگان رسیدگی کنند.»

آثار بهداشتی و درمانی روزه

در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: «صوموا تصحوا؛(16) روزه بگیرید تا تندرست شوید.» در طب قدیم و همچنین در طب جدید آثار «امساک» در درمان بسیاری از بیماری‏ها به اثبات رسیده است. و کمتر طبیبی است که در گذشته و حال به این حقیقت اشاره‏ای نکرده باشند از باب نمونه: حکیم قرن ششم پیش از میلاد، فیثاغورث به شاگردانش توصیه می‏کرد تا در مواقع بیماری و نیز به منظور تهذیب نفس از نوعی امساک کمک بگیرند. سقراط نیز، که او را پدر دانش پزشکی نامیده‏اند برای حفظ صحت و درمان بیماری‏ها «امساک» را برای مدتی طولانی ضروری می‏دانست.(17)

بسیاری از مردم چنین می‏پندارند که غذای بیشتر انرژی بیشتری تولید می‏کند غافل از اینکه غذای زائد و اضافی، موجب اختلال دستگاه گوارش و سبب ذخیره شدن چربی‏های خارج از اندازه است و بیماری‏های گوناگونی را به وجود می‏آورد. بیماری‏های خطرناک چاقی، تصلب شرایین، انسداد عروق، دیابت و بسیاری از بیماری‏های دیگر ریشه در تغذیه زیاد و گاهی هم معلول کیفیت آن است.

در روایات افزون بر روزه‏داری از ضررهای شکم‏پرستی و منافع امساک و کم خوری بسیار سخن گفته شده است و همواره مسلمانان به رعایت اعتدال در استفاده از انواع غذاها فرمان داده شده‏اند.

یکی از درباریان منصور دوانیقی «خلیفه عباسی» نقل می‏کند:

روزی حضرت صادق(ع) در مجلس خلیفه حاضر بود. یک طبیب هندی کتابی درباره طب در دست داشت و می‏خواند و آن حضرت ساکت نشسته بود. چون طبیب از خواندن کتاب باز ایستاد، به امام صادق گفت: آیا مایلی چیزی از این کتاب به شما بیاموزم؟ امام فرمود:

نه، زیرا آنچه از قواعد طبی که نزد من است بهتر از چیزی است که تو داری و سپس فرمودند:

من دستور پیامبر اسلام(ص) را به کار می‏بندم که فرمود:

«المعدة بیت الداء و الحمیة هی الدواء؛(18) معده مرکز بیماری‏ها و امساک بالاترین داروهاست.»

آن طبیب هندی با شگفتی گفت: طب غیر از این چیزی نیست. به نقلی دیگر، طبیب هندی از امام پرسید که این دانش را از کجا آورده‏ای؟ امام فرمود: این سخن را از پدرانم و آنها از پیامبر اسلام و پیامبر اسلام از جبرئیل و خداوند تبارک و تعالی آموخته است. طبیب هندی گفت: راست گفتی و من شهادت می‏دهم که خدایی جز خدای یگانه وجود ندارد و محمد رسول خدا(ص) است.(19)

امروزه نیز پزشکان معترفند که مسئله تغذیه نقش مهمی در سلامت و بیماری انسان دارد همان گونه که طبیب روسی «الکسی سوفورین» در کتاب خود می‏نویسد:

95% بیماری‏های مردم از شکم‏خوارگی و سوءتغذیه سرچشمه می‏گیرد.(20)

وی در جای دیگر می‏نویسد:

«درمان از طریق روزه فائده ویژه‏ای برای کم خونی، ضعف روده‏ها، التهاب بسیط و مزمن، دمل‏های داخلی و خارجی، سل، اسکلیروز، روماتیسم، نقرس، استسقاء، نوراستنی، عرق النساء، خراز «ریختگی پوست» بیماری‏های چشم، مرض قند، بیماری‏های جلدی، بیماری‏های کلیه، کبد و بیماری‏های دیگر دارد. معالجه از طریق امساک اختصاص به بیماری‏های فوق ندارد، بلکه بیماری‏هایی که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول‏های جسم آمیخته‏شده همانند: سرطان، سفلیس، سل و طاعون را نیز شفا می‏بخشد.»(21)

آماری که همه ساله پس از ماه مبارک رمضان منتشر می‏شود بیانگر آن است که در سرتاسر ایران جرم و جنایت به صورت محسوس و گاه تا چهل یا پنجاه درصد کاهش می‏یابد.

و تعداد کسانی که به دادگاهها مراجعه می‏کنند نیز به نصف کاهش می‏یابد.

مردم در کوچه و بازار کمتر دروغ می‏گویند

و نیز کمتر سر یکدیگر کلاه می‏گذارند.

حتی دزدی‏ها در این ماه کاهش می‏یابد و ...

و همه اینها از آثار روزه و روزه‏داری است.

برخی از تعالیم اسلام در این باره جنبه پیشگیری و برخی دیگر جنبه درمانی دارد در بخش پیشگیری به پیروان خود سفارش کرده است تا گرسنه نشوند از خوردن غذا خودداری کنند.

و به هنگام خوردن غذا پیش از آنکه سیر شوند از خوردن دست بکشند.(22)

و در بخش درمانی، روزه‏داری بهترین درمان است روزه مواد زائد و اضافی و جذب‏نشده بدن را می‏سوزاند. افزون براین، نوعی استراحت برای دستگاههای گوارشی و عامل مؤثری برای سرویس کردن آنهاست. و با توجه به اینکه این دستگاه در طول سال مشغول به کار است. این استراحت ضررری است.

روشن است که روزه‏دار به هنگام سحری خوردن و یا افطار کردن نباید در خوردن و آشامیدن افراط کند، تا از آثار بهداشتی و درمانی روزه نیز بهره‏مند شود.

پی ‏نوشت ها:

در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده است: «صوموا تصحوا؛ روزه بگیرید تا تندرست شوید.» در طب قدیم و همچنین در طب جدید آثار «امساک» در درمان بسیاری از بیماری‏ها به اثبات رسیده است. و کمتر طبیبی است که در گذشته و حال به این حقیقت اشاره‏ای نکرده باشند از باب نمونه: حکیم قرن ششم پیش از میلاد، فیثاغورث به شاگردانش توصیه می‏کرد تا در مواقع بیماری و نیز به منظور تهذیب نفس از نوعی امساک کمک بگیرند. سقراط نیز، که او را پدر دانش پزشکی نامیده‏اند برای حفظ صحت و درمان بیماری‏ها «امساک» را برای مدتی طولانی ضروری می‏دانست.

1. بحارالانوار، ج96، ص340، 341، 342، 359 و ...

2. وسائل الشیعه، ج7، ص224، ناشر، احیاءالتراث العربی.

3.بحارالانوار، ج96، ص356، 358، الامالی، صدوق 57، 58؛ عیون الاخبار، ج1، ص295.

4. سفینة البحار، ج2، ص64، دارالمرتضی، بیروت؛ بحارالانوار، ج96، ص255.

5. وسائل الشیعه، ج7، ص117، 119.

6. همان، ص116.

7. بقره، آیه183.

8. وسائل الشیعه، ج7، ص118.

9.همان، روایت 7، 10، 12، 13.

10. همان، ص118.

11. بقره، آیه 183.

12. بحارالانوار، ج96، ص356.

13. وسائل الشیعه، ج7، ص106.

14. بحارالانوار، ج96، ص106، سفینة البحار، ج2، ص66.

15. وسائل الشیعه، ج7، ص3، بحارالانوار، ج96، ص371.

16. بحارالانوار، ج96، ص255.

17. حکمة الصوم و آثار، ص38، ناشر: گروه فرهنگ اجتماعی کویت، به نقل از نقش روزه در سازندگی انسان.

18. سفینة‏البحار، ج2، ص78.

19. همان.

20. حکمة الصوم و آثار، ص98.

21. روزه روش نوین برای درمان بیماری‏ها، ص65 به نقل از تفسر نمونه، ج1، ص632.

22. سفینة‏البحار، ج2، ص79.

دعای ورود به مهمانی

برای ورود به میهمانی بزرگ پروردگار، مقدماتی لازم است؛ مانند توجه به شرافت ماه و یاری خواستن از میزبان توانا، برای بهترین شدن در آن مهمانی. امام سجاد علیه السلام در دعایی فرموده اند: «خدایا! ما را در روزه داری و خودداری اعضای بدن از گناهان یاری کن، و نیز در به کار بردن اعضای روزه به آنچه رضای تو در آن است تا اینکه گوش هایمان لغوی نشنود، چشم هایمان لهوی نبیند، دست هایمان به سوی گناه گشوده نشود و قدم هایمان به سوی خطا نرود.

عبادت بی همتا

هر عبادتی، پاداش مشخصی دارد جز روزه، و این مسئله، بی نظیر بودن روزه را اثبات می کند. در حدیثی آمده است که ابی امامه به یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید: به پیامبر عرض کردم: ای رسول خدا! مرا به عملی شایسته راهنمایی کن. حضرت فرمودند: «روزه بگیر؛ زیرا روزه همتا ندارد و ثوابش بی اندازه است». بار دیگر عرض کردم: یا رسول اللّه ! مرا به عملی شایسته هدایت فرما. باز فرمود: «برتو باد به روزه گرفتن؛ زیرا روزه از نظر ثواب و فضیلت مشابه ندارد». برای بار سوم عرض کردم: یا رسول اللّه ! مرا به عملی نیک راهنمایی فرما. فرمودند: «بر تو باد به روزه گرفتن؛ زیرا مثل و مانندی (در عبادت) برای روزه نیست».

ماه آمرزش

ماه پرفضیلت رمضان، آثار و فایده های بسیاری دارد و دعاهای پر رمز و راز آن، هر کدام عرفان و معرفت الهی را به دنبال می آورد. افزون بر آن ها، رمضان، ماه پاکی و زدودن دل از غبار خطاها و گناهان گذشته است تا با دلی صاف و زلال در محضر دوست حاضر شده، به راز و نیاز و مناجات با آن زیبای مطلق بپردازیم. پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: «رمضان ماهی است که خداوند روزه آن را بر شما واجب کرده و هر کس روزه آن را از روی ایمان و انجام تکلیف به جا آورد، از گناهانش خارج می شود، همانند روزی که از مادر به دنیا آمده است».

استغفار فرشتگان

منزلت ماه رمضان و ارزش و مقام روزه داران در پیشگاه باری تعالی آنقدر زیاد است که خداوند عده ای از فرشتگان الهی را مأمور کرده تا در این ماه برای روزه داران دعا و استغفار نمایند. امام باقر علیه السلام می فرماید: «به درستی که برای خداوند متعال فرشتگانی است که در همه ماه رمضان برای روزه داران استغفار می کنند».

زکات بدن

انسان به فراخور هر نعمتی که به او بخشیده اند، باید شکرگزار خالق بخشایشگر باشد. این برنامه گاهی با زبان و زمانی با عمل انجام می گیرد. در اسلام برای برخی نعمت ها زکاتی تعیین شده تا انسان ها برای شکرگزاری از خداوند، مقداری از آن را به فقیران و درماندگان بدهند. در روایات نیز زکات بدن، روزه معرفی شده است تا افراد به شکرانه سلامت و نشاط بدنی، یک ماه روزه بگیرند و میهمان درگاه پروردگار باشند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن، روزه داری است».

تساوی غنی و فقیر

روزه، سبب می شود که تمام انسان ها، اعم از غنی و فقیر در پیشگاه الهی حاضر شوند و ثروتمندان درد جامعه محروم را چشیده و به فریاد آنان برسند. با روزه، نوعی مشارکت اجتماعی نیز روی می دهد. اغنیا محرومان را میهمان سفره های الهی خویش می کنند و با آنان رابطه برقرار می سازند. هشام بن حکم گوید: از علت روزه از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام پرسیدم، فرمود: «علت روزه این است که فقیر و ثروتمند در آن برابر باشند؛ زیرا توانگر رنج گرسنگی را نمی داند. لذا خداوند خواست با روزه گرفتن، میان آفریدگان برابری به وجود آورد و رنج گرسنگی و سختی را بر توانگر بچشاند، تا او بر ناتوان دل بسوزاند و به گرسنه رحم کند».

اثر بهداشتی

عامل بسیاری از بیماری ها، زیاده روی در خوردن غذاهای مختلف است. مواد اضافی جذب نشده، به صورت چربی های مزاحم در نقاط بدن یا چربی و قند اضافی در خون باقی می ماند.اندک اندک این مواد در لابه لای عضلات بدن، به لجنزارهای متعفنی برای پرورش انواع میکروب های عفونی تبدیل می شود و در این حال، بهترین راه برای مبارزه بااین بیماری ها، نابودن کردن این لجنزارها از راه امساک و روزه است. روزه، زباله ها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را می سوزاند و در واقع بدن را خانه تکانی می کند. افزون بر آن، روزه استراحت قابل ملاحظه ای نیز برای دستگاه گوارشی است که حساس ترین دستگاه بدن به شمار می آید و در تمام سال به طور مداوم مشغول کار می باشد.

نام های رمضان

در قرآن و احادیث و نیز برخی دعاها، 64 نام برای ماه رمضان بیان شده است که نشان از ویژگی ها و عظمت این ماه دارد. برخی از آنها عبارت است از: ماه انابه، ماه توبه، ماه رحمت، ماه مغفرت، ماه قرآن، ماه خدا، ماه برکت، ماه دعا،ماه احسان، ماه صبر، ماه رضوان، ماه رزق، ماه امان، ماه صدقه، ماه ایمان، ماه استغفار، ماه حسنات، ماه سلامت، ماه میهمانی، ماه کرامت، ماه صلوات، ماه خوش اخلاقی، ماه مبارک، ماه پاکی ها، ماه اطاعت،ن ماه عبادت، ماه مواسات و ماه تلاوت قرآن.

میهمای معنوی

ماه رمضان، ماه میهمانی معنوی و پربار خداونداست که درهای رحمت و دست های بخشایشگر خویش را به سوی بندگان می گشاید تا از زلال معارف والای دعاها و نمازها، و نیز برکت روزها و شب ها بهره گیرند و به مقامات روحانی بالایی دست یابند. دراین ماه گناهان گذشته ایشان بخشوده می شود و قلب و دلشان همانند آیینه صاف و پاک می گردد.

پذیرش دعا

رمضان، ماه دعا و راز و نیاز و ارتباطی عاشقانه و روحانی با پروردگار است. انسان به واسطه دعا می تواند پله های معنویت را بپیماید و به مقامات والا و زیبایی برسد. دعا، ظهور احساس عارفانه و رابطه عبد و معبود است؛ رابطه ای که انسان بی واسطه با خداوند سخن می گوید و از درگاه او خواست های خویش را می طلبد. دعا، حضور در محضر یگانه معبود و خروج از دریای غفلت و نادانی است. پیامبر صلی الله علیه و آله در بخشی از خطبه شعبانیه می فرماید: «دعاهای شما در ماه رمضان مستجاب است».

بهترین لحظه ها

ماه رمضان، عظمت و شأن بسیار والایی نزد میزبان آن دارد و خداوند متعال این ماه را ماه خودش معرفی کرده است. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در بخشی از خطبه شعبانیه که به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان بیان شده است، می فرماید: «این ماه، بهترین ماه ها و روزهایش بهترین روزها و شب ها و ساعت هایش، بهترین شب ها و ساعت ها است».

من پاداش می دهم


برنامه های عبادی، هر کدام نزد خداوند پاداشی دارد و به عنوان تکلیف برای انسان قرار داده شده است. همان طور که ماه رمضان و شب ها و روزها و ساعت هایش بر دیگر ماه های سال برتری دارد، روزه آن نیز جزو اعمال عبادی برتر و جدای از آنها محاسبه می شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «خداوند فرمود که روزه گرفتن برای من است و من خود پاداش آن را می دهم».

دوری شیطان


روزه، افزون بر فواید بسیاری که دارد، سبب سیاه رویی و دوری شیطان از وجود آدمی می شود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: آیا شما را به چیزی آگاه نکنم که اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما دور می گردد، همچون فاصله بین مشرق تا مغرب؟ عرض کردند: بلی، یا رسول اللّه . حضرت فرمود: «روزه، صورت شیطان را سیاه می کند، صدقه، کمرش را می شکند، دوستی در راه خدا و عمل نیک، دنباله و نسلش را قطع می نماید، و طلب آمرزش از خداوند، رگ قلبش را قطع می گرداند. همچنین هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن، روزه است».

آخرت گرایی

روزه، روح آخرت گرایی و توجه به سرای ابدی را بیش از پیش در انسان تقویت می کند. امام رضا علیه السلام می فرماید: «راز وجوب روزه آن است که آدمی، مشکل گرسنگی و تشنگی را بچشد و در پیشگاه خداوند فروتن گردد، احساس نیاز کند، اجر خود را بخواهد و صبر و بردباری پیشه سازد، و درنهایت این نیاز، زمینه ساز توجه به نیازمندی های وی در قیامت گردد». همچنین ایشان در جای دیگر می فرماید: «مردم به انجام روزه مأمور شدند تا طعم گرسنگی و تشنگی را بچشند و به یاد آخرت بیفتند. همچنین فروتن، به انجام روزه مأمور شدند تا طعم گرسنگی و تشنگی را بچشند و به یاد آخرت بیفتند، فروتن، نیازمند به یاد خدا، عارف و شکیبا در برابر گرسنگی ها و تشنگی ها باشند تا آنکه شایسته پاداش الهی گردند. از شهوت های زودگذر، برای توشه زندگی جاوید چشم بپوشند، به فقر و تنگ دستی فقیران بیندیشند و واجبات مالی خود را بپردازند».
عوامل کاهش ارزش روزه

افکار ناپسند

روزه ظاهری، همان خودداری ارادی از خوردن غذاها و دیگر کارهای منع شده است؛ ولی روزه نفس، عبارت است از خودداری حواس پنجگانه از افعال ناستوده و خودداری دل از نیت های پلید. قلب انسان روزه دار، باید هم سو با خود او روزه دار باشد. آنسان که روزه دار از انجام کارهای زیادی خودداری می کند؛ قلب او هم باید برای حفظ حریم روزه، از افکار آلوده و عصیان آمیز بپرهیزد و هر گونه افکار ناپسند را از سر خود بیرون کند. امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «روزه قلب از اندیشه روی آوری به گناه، از روزه شکم از خوردن غذا برتر است». همچنین آن حضرت فرمود: «روزه قلب بهتر از روزه زبان، و روزه زبان بهتر از روزه شکم است».

سخن چینی

سخن چینی، از عوامل کاهش ارزش روزه است و پیامدهای خطرناکی دارد. پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود: «چهارچیز موجب تباهی روزه و بطلان کارهای خیر می شود که یکی از آن چهار چیز، سخن چینی است». در رهنمودهای پیامبر صلی الله علیه و آله به امیرمؤمنان علی علیه السلام آمده است: «ای علی! از غیبت و سخن چینی بپرهیز؛ زیرا غیبت، روزه را از پا در می آورد و سخن چینی باعث عذاب قبر است».

عاق والدین

از کارهایی که باعث کاهش ارزش روزه در نزد پروردگار شده و از گناهان کبیره شمرده می شود، آزار و اذیت پدر و مادر است. خداوند ارزش و مقام ویژه ای برای والدین در نظر گرفته و در قرآن می فرماید:«حتی به آنها اُف نگویید و آنان را نیازارید. فروتنی خود را در برابرشان اظهار کنید و بگویید: خدایا! آنان را مورد رحمت خویش قرا ده، چنانکه آنان مرا در کودکی مورد رحمت خویش قرار دادند». با چنین شرایطی، روزه کسی که پدر و مادر از او ناراضی هستند، ارزشی ندارد.

بداخلاقی

اخلاق بد و خوی ناپسند، باعث تضعیف ارزش و منزلت شخص روزه دار می شود. بنابراین، روزه دار باید بکوشد تا در پرتو اراده خود، خلق و خوهای ناپسند را از خود دور سازد و از این راه، بر ارج و بهای خود بیفزاید. روزه دار نه تنها باید از اخلاق بد بپرهیزد، بلکه لازم است خود را به اخلاق شایسته بیاراید؛ زیرا این امر یکی از عوامل بخشش الهی است. پیامبر صلی الله علیه و آله در ضمن خطبه ای می فرماید: «ای مردم! هر کس در ماه رمضان اخلاق خود را نیکو گرداند، روزی که پاها در صراط می لرزد، پای او استوار می ماند».

غیبت

غیبت، یکی از عواملی است که باعث سقوط ارزش روزه می شود و شخص روزه دار را از دست یابی به پاداش بهتر و سزاوارتر محروم می سازد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «روزه دار عبادت کننده شمرده می شود، اگرچه در میان رختخواب و در حال استراحت باشد؛ البته تا زمانی که به غیبت از این و آن روی نیاورد. کسی که در ماه رمضان از مرد یا زن مسلمانی غیبت کند، خدا نماز و روزه او را تا چهل روز نمی پذیرد، مگر آنکه فرد مورد غیبت از او راضی شود. کسی که در ماه رمضان غیبت کند، در مقابل روزه خود پاداشی به دست نمی آورد».
عوامل ارتقای ارزش روزه

پرهیزکاری


یکی از معارف روزه، پرهیزکاری است که افزایش پاداش روزه دار را در پی دارد. وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله در آستانه ماه رمضان خطبه ای خواند و همگان را به رعایت بیش از پیش فرمان های خداوند و حفظ حرمت این ماه فراخواند، امیرمؤمنان علیه السلام از جای برخاست و پرسید: بهترین عمل در این ماه چیست؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «برترین عمل در این ماه، پارسایی و چشم پوشی از حرام های الهی است».


تلاوت قرآن و ذکر

رمضان، ماه دعا، نیایش و بهار قرآن است. تلاوت قرآن و خواندن دعاهای مستحبی در این ماه، روزه دار را بیشتر به خداوند نزدیک می کند و ارزش روزه او را بالا می برد. امام باقر علیه السلام می فرماید: «هرچیز، بهاری دارد و بهار قرآن، ماه رمضان است». همچنین ذکر و یاد خداوند، در این ماه دل روزه دار را همیشه گرم و روشن نگه می دارد. در دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان هم می خوانیم: «خدایا! شیرینی و لذت ذکرت را به من بچشان».

انفاق

از اعمالی که سبب افزایش ارزش معنوی روزه می شود، انفاق و صدقه دادن در راه خداست. در این ماه، هر روز زبان روزه داران به دعاهایی مترنم است که در آنها بر گره گشایی از کار نیازمندان تأکیده شده است. هر روز پس از نمازهای واجب می خوانیم: «خدایا! فقیران را غنی ساز و از آنان دستگیری کن. خدایا! همه گرسنگان را سیر گردان. خدایا! همه برهنگان را بپوشان. خدایا! قرض همه قرض داران ادا کن». حال چه نیکوست در کنار این دعاهای زبانی، روزه دار در عمل نیز با کمک مالی به این نیازمندان، سهم کوچکی در برطرف سازی مشکل آنها بر عهده بگیرد.

عفو و گذشت

عفو و گذشت از خطاهای دیگران، از فضیلت ها و کمال های اخلاقی به شمار می رود. در ماه رمضان که ماه فضیلت ها و نیکی هاست. بر ما لازم است تا از خطاها و اشتباه های دیگران بگذریم تا خدا نیز به کرم و لطف بی نهایت خویش، از گناهان فراوان ما درگذرد. روحیه عفو و چشم پوشی، دل را لطیف و نورانی می کند و باعث افزایش ارتباط بین افراد می شود و همچنین زمینه صله رحم را فراهم می آورد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «شریف ترین عملکرد انسان بزرگوار، چشم پوشی از خطاها و نامهربانی های دیگران است». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در خطبه شعبانیه تأکید نمود تا روزه داران در این ماه بیشتر اهل عفو و گذشت باشند.

توبه

توبه و بخشش خواهی از درگاه خداوند، سبب افزایش درجه روزه می شود. در این ماه، روزه داران دعاهای بسیاری می خوانند و در آنها، توبه و بخشش گناهان خود را از خداوند می خواهند. در بخشی از دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان می خوانیم: «خدایا! گناهان ما را بشوی و ما را از عیب ها پاک و پاکیزه بساز».

صله رحم

صله رحم و ارتباط با خویشان، موجب تحکیم پیوند بین افراد می شود. در اسلام نیز به این برنامه اهمیت بسیاری داده شده است و روایات فراوانی در این باره وجود دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بخشی از خطبه شعبانیه می فرماید: «با خویشاوندان و نزدیکان خود پیوند برقرار سازید». ماه رمضان و سفره های زیبای افطار، فرصتی است برای دیدار خویشاوندان. این برنامه پیشنهادی، زمینه بهره وری از دو عمل معنوی یعنی صله رحم و افطاری دادن را فراهم می کند. چنانچه امام صادق علیه السلام درباره ثواب افطاری دادن می فرمایند: «هر که روزه داری را افطار دهد، اجرش همانند اجر او است» و این برنامه می تواند پیش از همه، درباره خویشاوندان عملی شود.

گره گشایی از کار دیگران

گره گشایی از گرفتاری های مردم، دستگیری از نیازمندان و رسیدگی به کار ارباب رجوع، در این ماه مبارک و ماه های دیگر، از عوامل نزدیکی به خدا و ارتقای درجه و منزلت روزه در نزد خداوند است. به موازات آن، کناره گیری و شانه خالی کردن از حل مشکلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهی است. امام حسین علیه السلام فرمود: «بدون تردید نیازهای مردم به شما، از نعمت های خداوند است، پس از انجام آنها خسته نشوید که به دیگران روی خواهد آورد».

امر به معروف و نهی از منکر

یکی از برنامه ها و وظیفه های روزه دار در این ماه، خیرخواهی برای دیگران است. این ماه، ماه پندپذیری و پنددهی است و زمانی مناسب برای انجام وظیفه نظارت همگانی یعنی امر به معروف و نهی از منکر به شمار می آید. رسول خدا صلی الله علیه و آله در آستانه این ماه، مردم را پند می داد و به رعایت تقوا و حرمت ماه رمضان سفارش می نمود و با عمل خویش، همه را به معروف فرا می خواند و از منکر باز می داشت.

دعای سحر

دعای سحر، یکی از دعاهای پرمحتوای ماه رمضان است که از امام باقر علیه السلام روایت شده است. امام خمینی رحمه الله در مقدمه شرح عارفانه ای که بر آن نوشته، درباره عظمت و والایی این دعای پرفیض چنین می نگارد: «این دعا که از ائمه اطهار در سحرگاهان برای توسل به نورالانوار نقل شده، از دعاهایی است که قدرش جلیل تر و منزلتش رفیع تر است. پس خواستم که آن را از بعضی جهات به مقدار آمادگی خویش، با توانی اندک و آگاهی ناچیزی که دارم شرح کنم، ولی آفتاب پرست را چه رسد که بخواهد خورشید تابان را توصیف کند و یا بیمارچشم کجا تواند که قصد نگاه کردن به تابش نور آن را نماید».

آخرین دعا

در دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان از خداوند می خواهیم که: «خدایا! روزه مرا در این ماه قبول بفرما». استجابت این دعا، به معنای اهدای همه خوبی ها به روزه داران از سوی میزبان ماه رمضان است؛ زیرا روزه پذیرفته شده، خیر و نیکی های فراوانی برای انسان به ارمغان می آورد و بالاترین نیکی ها، برخوردار شدن از روح پرهیزکاری است. بنابراین، اگر انسان در نتیجه روزه تقوا پیدا کرده باشد، همه فضیلت ها را در خود جمع کرده است.

نام مبارک امام پنجم محمد بود.

لقب آن حضرت باقر یا باقرالعلوم است ,بدین جهت که : دریاى دانش را شکافت و اسرار علوم را آشکارا ساخت .

القاب دیگرى مانند شاکر و صابر و هادى نیز براى آن حضرت ذکر کردهاند که هریک بازگوینده صفتى از صفات آن امام بزرگوار بوده است .

کنیه امام ابوجعفر بود .

مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبى (ع) است .

بنابراین نسبت آن حضرت از طرف مادر به سبط اکبر حضرت امام حسن (ع) و از سوى پدر به امام حسین (ع) میرسید .

پدرش حضرت سیدالساجدین , امام زین العابدین , على بن الحسین (ع) است .

تولد حضرت باقر (ع) در روز جمعه سوم ماه صفر سال 57 هجرى در مدینه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سیدالشهداء کودکى بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد .

دوران امامت امام محمد باقر (ع) از سال 95 هجرى که سال درگذشت امام زین العابدین (ع) است آغاز شد و تا سال 114 ه . یعنى مدت 19 سال و چند ماه ادامه داشته است .


در دوره امامت امام محمد باقر (ع) و فرزندش امام جعفرصادق (ع) مسائلى مانند انقراض امویان و بر سر کار آمدن عباسیان و پیدا شدن مشاجرات سیاسى و ظهور سرداران و مدعیانى مانند ابوسلمه خلال و ابومسلم خراسانى و دیگران مطرح است , ترجمه کتابهاى فلسفى و مجادلات کلامى در این دوره پیش میآید , و عدهاى از مشایخ صوفیه و زاهدان و قلندران وابسته به دستگاه خلافت پیدا میشوند .

قاضیها و متکلمانى به دلخواه مقامات رسمى و صاحب قدرتان پدید میآیند و فقه و قضاء و عقاید و کلام و اخلاق را - بر طبق مصالح مراکز قدرت خلافت شرح و تفسیر مینماید , و تعلیمات قرآنى - به ویژه مسأ له امامت و ولایت را , که پس از واقعه عاشورا و حماسه کربلا , افکار بسیارى از حق طلبان را به حقانیت آل على (ع) متوجه کرده بود , و پرده از چهره زشت ستمکاران اموى ودین به دنیا فروشان برگرفته بود , به انحراف میکشاندند و احادیث نبوى را دربوته فراموشى قرار میدادند .

برخى نیز احادیثى به نفع دستگاه حاکم جعل کرده ویا مشغول جعل بودند و یا آنها را به سود ستمکاران غاصب خلافت دگرگون می نمودند .

اینها عواملى بود بسیار خطرناک که باید حافظان و نگهبانان دین در برابر آنهابایستند .

بدین جهت امام محمد باقر (ع) و پس از وى امام جعفر صادق (ع) از موقعیت مساعد روزگار سیاسى , براى نشر تعلیمات اصیل اسلامى و معارف حقه بهره جستند , و دانشگاه تشیع و علوم اسلامى را پایهریزى نمودند .

زیرا این امامان بزرگوار و بعد شاگردانشان وارثان و نگهبانان حقیقى تعلیمات پیامبر( ص ) و ناموس و قانون عدالت بودند , و میبایست به تربیت شاگردانى عالم و عامل و یارانى شایسته و فداکار دست یازند , و فقه آل محمد ( ص ) را جمع و تدوین و تدریس کنند .

به همین جهت محضر امام باقر ( ع ) مرکز علماء ودانشمندان و راویان حدیث و خطیبان و شاعران بنام بود .

در مکتب تربیتى امام باقر ( ع ) علم و فضیلت به مردم آموخته میشد .

ابوجعفر امام محمد باقر ( ع )متولى صدقات حضرت رسول ( ص ) و امیرالمؤمنین ( ع ) و پدر و جد خود بود واین صدقات را بر بنى هاشم و مساکین و نیازمندان تقسیم میکرد , و اداره آنهارا از جهت مالى به عهده داشت .

امام باقر ( ع ) داراى خصال ستوده و مؤدب به آداب اسلامى بود .

سیرت و صورتش ستوده بود .

پیوسته لباس تمیز و نومیپوشید .

در کمال وقار و شکوه حرکت میفرمود .

از آن حضرت می پرسیدند : جدت لباس کهنه و کم ارزش میپوشید , تو چرا لباس فاخر بر تن میکنى ؟ پاسخ میداد : مقتضاى تقواى جدم و فرماندارى آن روز , که محرومان و فقرا و تهیدستان زیادبودند , چنان بود .

من اگر آن لباس بپوشم در این انقلاب افکار , نمیتوانم تعظیم شعائر دین کنم .

امام پنجم ( ع ) بسیار گشادهرو و با مؤمنان و دوستان خویش برخورد بود .

با همه اصحاب مصافحه میکرد و دیگران را نیز بدین کار تشویق می فرمود .

در ضمن سخنانش میفرمود : مصافحه کردن کدورتهاى درونى را از بین میبرد و گناهان دوطرف - همچون برگ درختان در فصل خزان - می ریزد .

امام باقر (ع) در صدقات و بخشش و آداب اسلامى مانند دستگیرى از نیازمندان و تشییع جنازه مؤمنین وعیادت از بیماران و رعایت ادب و آداب و سنن دینى , کمال مواظبت را داشت .

میخواست سنتهاى جدش رسول الله (ص) را عملا در بین مردم زنده کند و مکارم اخلاقى را به مردم تعلیم نماید .

در روزهاى گرم براى رسیدگى به مزارع و نخلستانها بیرون میرفت , و باکارگران و کشاورزان بیل میزد و زمین را براى کشت آماده میساخت .

آنچه ازمحصول کشاورزى - که با عرق جبین و کد یمین - به دست میآورد در راه خدا انفاق میفرمود .

بامداد که براى اداى نماز به مسجد جدش رسول الله (ص) میرفت , پس از گزاردن فریضه , مردم گرداگردش جمع میشدند و از انوار دانش و فضیلت اوبهرهمند میگشتند .

مدت بیست سال معاویه در شام و کارگزارانش در مرزهاى دیگر اسلامى درواژگون جلوه دادن حقایق اسلامى - با زور و زر و تزویر و اجیر کردن عالمان خودفروخته - کوشش بسیار کردند .

ناچار حضرت سجاد (ع) و فرزند ارجمندش امام محمد باقر (ع) پس از واقعه جانگداز کربلا و ستم هاى بی سابقه آل ابوسفیان , که مردم به حقانیت اهل بیت عصمت (ع) توجه کردند , در اصلاح عقاید مردم به ویژه در مسأ له امامت و رهبرى , که تنها شایسته امام معصوم است , سعى بلیغ کردندو معارف حقه اسلامى را - در جهات مختلف - به مردم تعلیم دادند ; تا کار نشر فقه و احکام اسلام به جایى رسید که فرزند گرامى آن امام , حضرت امام جعفر صادق (ع) دانشگاهى با چهار هزار شاگرد پایه گذارى نمود , و احادیث و تعلیمات اسلامى را در اکناف و اطراف جهان آن روز اسلام انتشار داد .

امام سجاد (ع) با زبان دعا و مناجات و یادآورى از مظالم اموى و امر به معروف و نهى از منکرو امام باقر (ع) با تشکیل حلقه هاى درس , زمینه این امر مهم را فراهم نمود و مسائل لازم دینى را براى مردم روشن فرمود .

رسول اکرم اسلام (ص) در پرتو چشم واقع بین و با روشن بینى وحى الهى وظایفى را که فرزندان و اهل بیت گرامیاش در آینده انجام خواهند داد و نقشى را که در شناخت و شناساندن معارف حقه به عهده خواهند داشت , ضمن احادیثى که از آن حضرت روایت شده , تعیین فرموده است .

چنان که در این حدیث آمده است : روزى جابر بن عبدالله انصارى که در آخر عمر دو چشم جهان بینش تاریک شده بود به محضر حضرت سجاد (ع) شرفیاب شد .

صداى کودکى را شنید , پرسید کیستى ؟ گفت من محمد بن على بن الحسینم , جابر گفت : نزدیک بیا , سپس دست او راگرفت و بوسید و عرض کرد : روزى خدمت جدت رسول خدا ( ص ) بودم .

فرمود : شاید زنده بمانى و محمدبن على بن الحسین که یکى از اولاد من است ملاقات کنى .سلام من را به او برسان و بگو : خدا به تو نور حکمت دهد .علم و دین را نشر بده .

امام پنجم هم به امر جدش قیام کرد و در تمام مدت عمر به نشر علم و معارف دینى و تعلیم حقایق قرآنى و احادیث نبوى (ص) پرداخت .

این جابر بن عبدالله انصارى همان کسى است که در نخستین سال بعد از شهادت حضرت امام حسین (ع) به همراهى عطیه که مانند جابر از بزرگان و عالمان باتقوا و از مفسران بود , در اربعین حسینى به کربلا آمد و غسل کرد , و در حالى که عطیه دستش را گرفته بود در کنار قبر مطهر حضرت سیدالشهداء آمد و زیارت آن سرور شهیدان را انجام داد .

بارى , امام باقر علیه السلام منبع انوار حکمت و معدن احکام الهى بود .

نام نامى آن حضرت با دهها و صدها حدیث و روایت وکلمات قصار و اندرزهایى همراه است , که به ویژه در 19 سال امامت براى ارشاد مستعدان و دانش اندوزان و شاگردان شایسته خود بیان فرموده است .

بنا به روایاتى که نقل شده است , در هیچ مکتب و محضرى دانشمندان خاضعتر و خاشعتر ازمحضر محمد بن على (ع) نبوده اند .

در زمان امیرالمؤمنین على (ع) گوئیا , مقام علم و ارزش دانش هنوز -چنان که باید - بر مردم روشن نبود , گویا مسلمانان هنوز قدم از تنگناى حیات مادى بیرون ننهاده و از زلال دانش علوى جامى ننوشیده بودند , و در کنار دریاى بیکران وجود على (ع) تشنه لب بودند و جز عدهاى معدود قدر چونان گوهرى رانمیدانستند .

بی جهت نبود که مولاى متقیان بارها میفرمود : سلونى قبل از تفقدونى پیش از آنکه من را از دست بدهید از من بپرسید .

و بارها میگفت : من به راههاى آسمان از راههاى زمین آشناترم .

ولى کو آن گوهرشناسى که قدر گوهر وجودعلى را بداند ؟ اما به تدریج , به ویژه در زمان امام محمد باقر ( ع ) مردم کم کم لذت علوم اهل بیت و معارف اسلامى را درک میکردند , و مانند تشنه لبى که سالها از لذات آب گوارا محروم مانده و یا قدر آن را ندانسته باشد , زلال گواراى دانش امام باقر ( ع ) را دریافتند و تسلیم مقام علمى امام ( ع ) شدند , و به قول یکى از مورخان : مسلمانان در این هنگام از میدان جنگ و لشکر کشى متوجه فتح دروازههاى علم و فرهنگ شدند .

امام باقر ( ع ) نیز چون زمینه قیام بالسیف ( قیام مسلحانه ) در آن زمان - به علت خفقان فراوان و کمبودحماسه آفرینان - فراهم نبود , از این رو , نشر معارف اسلام و فعالیت علمى راو هم مبارزه عقیدتى و معنوى با سازمان حکومت اموى را , از این طریق مناسبترمیدید , و چون حقوق اسلام هنوز یک دوره کامل و مفصل تدریس نشده بود , به فعالیتهاى ثمر بخش علمى در این زمینه پرداخت .

اما بدین خاطر که نفس شخصیت امام و سیر تعلیمات او - در ابعاد و مرزهاى مختلف - بر ضرر حکومت بود , مورد اذیت و ایذاء دستگاه قرار می گرفت .

در عین حال امام هیچگاه از اهمیت تکلیفى شورش ( علیه دستگاه ) غافل نبود , و از راه دیگرى نیز آن را دامن میزد : و آن راه , تجلیل و تأ یید برادر شورشیاش زید بن على بن الحسین بود .

روایاتى در دست است که وضع امام محمد باقر ( ع ) که خود - در روزگارش - مرزبان بزرگ فکرى و فرهنگى بوده و نقش مهمى در نشر اخلاق و فلسفه اصیل اسلامى و جهان بینى خاص قرآن , و تنظیم مبانى فقهى و تربیت شاگردانى مانند امام شافعى و تدوین مکتب داشته , موضع انقلابى برادرش زید را نیز تأ ییدمیکرده است چنانکه نقل شده امام محمد باقر (ع) میفرمود : خداوندا پشت من را به زید محکم کن .

و نیز نقل شده است که روزى زید بر امام باقر (ع) وارد شد , چون امام (ع)  زید بن على را دید , این آیه را تلاوت کرد : یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله .

یعنى : اى مؤمنان , بر پاى دارندگان عدالت باشید و گواهان , خداى را .

آنگاه فرمود : انت و الله یا زید من اهل ذلک , اى زید , به خدا سوگندتو نمونه عمل به این آیهاى .

میدانیم که زید برادر امام محمد باقر (ع) که تحت تأ ثیر تعلیمات ائمه (ع) براى اقامه عدل و دین قیام کرد .

سرانجام علیه هشام به عبدالملک اموى ,در سال (120 یا 122) زمان امامت امام جعفر صادق (ع) خروج کرد و دستگاه جبار , ناجوانمردانه او را به قتل رساند .

بدن مقدس زید را سالها بر دار کردند و سپس سوزانیدند .

و چنانکه تاریخ مینویسد : گرچه نهضت زید نیز به نتیجهاى نینجامید و قیامهاى دیگرى نیز که در این دوره به وجود آمد , از جهت ظاهرى به نتایجى نرسید , ولى این قیامها و اقدامها در تاریخ تشیع موجب تحرک و بیدارى و بروز فرهنگ شهادت علیه دستگاه جور به شمار آمده و خون پاک شیعه را درجوشش و غلیان نگهداشته و خط شهادت را تا زمان ما در تاریخ شیعه ادامه داده است .

امام باقر (ع) و امام صادق (ع) گرچه به ظاهر به این قیامها دست نیازیدند , که زمینه را مساعد نمیدیدند , ولى در هر فرصت و موقعیت به تصحیح نظر جامعه درباره حکومت و تعلیم و نشر اصول اسلام و روشن کردن افکار , که نوعى دیگر از مبارزه است , دست زدند .

چه در این دوره , حکومت اموى رو به زوال بود و فتنه عباسیان دامنگیر آنان شده بود , از این رو بهترین فرصت براى نشرافکار زنده و تربیت شاگردان و آزادگان و ترسیم خط درست حکومت , پیش آمده بود و در حقیقت مبارزه سیاسى به شکل پایهریزى و تدوین اصول مکتب - که امرى بسیار ضرورى بود - پیش آمد .

اما چنان که اشاره شد , دستگاه خلافت آنجا که پاى مصالح حکومتى پیش میآمدو احساس میکردند امام ( ع ) نقاب از چهره ظالمانه دستگاه برمیگیرد و خط صحیح را در شناخت امام معصوم ( ع ) و امامت که دنباله خط رسالت و بالاخره حکومت الله است تعلیم میدهد , تکان میخوردند و دست به ایذاء و آزار وشکنجه امام ( ع ) میزدند و گاه به زجر و حبس و تبعید ... براى شناخت این امر , به بیان این واقعه که در تاریخ یاد شده است میپردازیم : در یکى از سالها که هشام بن عبدالملک , خلیفه اموى , به حج میآید , جعفر بن محمد , امام صادق , در خدمت پدر خود , امام محمد باقر , نیز به حج میرفتند .

روزى در مکه , حضرت صادق , در مجمع عمومى سخنرانى میکند و در آن سخنرانى تأ کید بر سر مسأ له پیشوایى و امامت و اینکه پیشوایان بر حق و خلیفههاى خدا در زمین ایشانند نه دیگران , و اینکه سعادت اجتماعى و رستگارى در پیروى از ایشان است و بیعت با ایشان و ... نه دیگران .

این سخنان که در بحبوحه قدرت هشام گفته میشود , آن هم در مکه در موسم حج , طنینى بزرگ مییابد و به گوش هشام میرسد .

هشام در مکه جرأ ت نمیکند و به مصلحت خود نمیبیند که متعرض آنان شود .

اما چون به دمشق میرسد , مأ مور به مدینه میفرستد و از فرماندارمدینه میخواهد که امام باقر ( ع ) و فرزندش را به دمشق روانه کرد , و چنین میشود .

حضرت صادق ( ع ) میفرماید : چون وارد دمشق شدیم , روز چهارم ما را به مجلس خود طلبید .

هنگامى که به مجلس او درآمدیم , هشام بر تخت پادشاهى خویش نشسته و لشکر و سپاهیان خود را در سلاح کامل غرق ساخته بود , و در دو صف دربرابر خود نگاه داشته بود .

نیز دستور داده بود تا آماج خانهاى ( جاهایى که درآن نشانه براى تیراندازى میگذارند ) در برابر او نصب کرده بودند , و بزرگان اطرافیان او مشغول مسابقه تیراندازى بودند .

هنگامى که وارد حیاط قصر او شدیم , پدرم در پیش میرفت و من از عقب او میرفتم , چون نزدیک رسیدیم , به پدرم گفته : شما هم همراه اینان تیر بیندازید پدرم گفت : من پیر شده ام .

اکنون این کار از من ساخته نیست اگر من را معاف دارى بهتر است .

هشام قسم یاد کرد : به حق خداوندى که ما را به دین خود و پیغمبر خود گرامى داشت , تورا معاف نمیدارم .

آنگاه به یکى از بزرگان بنى امیه امر کرد که تیر و کمان خود را به او ( یعنى امام باقر - ع - ) بده تا او نیز در مسابقه شرکت کند .

پدرم کمان را از آن مرد بگرفت و یک تیر نیر بگرفت و در زه گذاشت و به قوت بکشید و بر میان نشانه زد .

سپس تیر دیگر بگرفت و بر فاق تیر اول زد ... تاآنکه نه تیر پیاپى افکند .

هشام از دیدن این چگونگى خشمگین گشت و گفت : نیک تیر انداختى اى ابوجعفر , تو ماهرترین عرب و عجمى در تیراندازى .

چرامیگفتى من بر این کار قادر نیستم ؟ ...

بگو : این تیراندازى را چه کسى به تویاد داده است .

پدرم فرمود : میدانى که در میان اهل مدینه , این فن شایع است .

من در جوانى چندى تمرین این کار کردهام .

سپس امام صادق (ع) اشاره میفرماید که : هشام از مجموع ماجرا غضبناک گشت و عازم قتل پدرم شد .

در همان محفل هشام بر سر مقام رهبرى و خلافت اسلامى با امام باقر (ع) سخن می گوید .

امام باقر درباره رهبرى رهبران بر حق و چگونگى اداره اجتماع اسلامى و اینکه رهبر یک اجتماع اسلامى باید چگونه باشد , سخن می گوید .

اینها همه هشام را - که فاقد آن صفات بوده است و غاصب آن مقام -بیش از پیش ناراحت می کند .

بعضى نوشتهاند که : امام باقر را در دمشق به زندان افکند .

و چون به او خبر می دهند که زندانیان دمشق مرید و معتقد به امام (ع) شدهاند , امام را رها میکند و به شتاب روانه مدینه مینماید .

و پیکى سریع , پیش از حرکت امام از دمشق , میفرستد تا در آبادیها و شهرهاى سر راه همه جا علیه آنان ( امام باقر(ع) و امام صادق (ع) ) تبلیغ کنند تا بدین گونه ,مردم با آنان تماس نگیرند و تحت تأ ثیر گفتار و رفتارشان واقع نشوند .

با این وصف امام (ع) در این سفر , از تماس با مردم - حتى مسیحیان - و روشن کردن آنان غفلت نمی ورزد .

جالب توجه و قابل دقت و یادگیرى است که امام محمد باقر (ع) وصیت میکند به فرزندش امام جعفر صادق (ع) که مقدارى از مال او را وقف کند , تاپس از مرگش , تا ده سال در ایام حج و در منى محل اجتماع حاجی ها براى سنگ انداختن به شیطان (رمى جمرات) و قربانى کردن براى او محفل عزا اقامه کنند .

توجه به موضوع و تعیین مکان , اهمیت بسیار دارد .

به گفته صاحب الغدیر -زنده یاد علامه امینى - این وصیت براى آن است که اجتماع بزرگ اسلامى , در آن مکان مقدس با پیشواى حق و رهبر دین آشنا شود و راه ارشاد در پیش گیرد , واز دیگران ببرد و به این پیشوایان بپیوندد , و این نهایت حرص بر هدایت مردم است و نجات دادن آنها از چنگال ستم و گمراهى .



شهادت امام باقر (ع)

حضرت امام محمد باقر ( ع ) 19 سال و ده ماه پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام زین العابدین (ع) زندگى کرد و در تمام این مدت به انجام دادن وظایف خطیر امامت , نشر و تبلیغ فرهنگ اسلامى , تعلیم شاگردان , رهبرى اصحاب و مردم , اجرا کردن سنتهاى جد بزرگوارش در میان خلق , متوجه کردن دستگاه غاصب حکومت به خط صحیح رهبرى و راه نمودن به مردم در جهت شناخت رهبر واقعى و امام معصوم , که تنها خلیفه راستین خدا و رسول ( ص ) در زمین است , پرداخت و لحظه اى از این وظیفه غفلت نفرمود .

سرانجام در هفتم ذیحجه سال 114 هجرى در سن 57 سالگى در مدینه به وسیله هشام مسموم شد و چشم از جهان فروبست .

پیکر مقدسش را در قبرستان بقیع - کنارپدر بزرگوارش - به خاک سپردند .


زنان و فرزندان

فرزندان آن حضرت را هفت نفر نوشتهاند : ابوعبدالله جعفر بن محمد الصادق ( ع ) و عبدالله که مادرشان ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر بود .

ابراهیم و عبیدالله که از ام حکیم بودند و هر دو در زمان حیات پدر بزرگوارشان وفات کردند .

على و زینب و ام سلمه که از ام ولد بودند .

اعمال مخصوص و فضیلت روزهای ماه رجب؛
"ماه رجب ماه استغفار اُمّت من است، پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید"
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: «رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امتم ». ماه مبارک رجب که فرصت مناسبی برای همه انسانهاست تا توانند با استفاده از این فرصت و غنیمت شمردن آن، دل و جان خود را در زیر باران رحمت و مغفرت الهی شستشو دهند و به سعادت ابدی برسند. برای این ماه اعمال و فضیلت‌هایی در کتب دینی ما وجود دارد که توجه و عمل به آنها می‌تواند ما را در این مسیر کمک کند.


 در فضیلت و برکات سه ماه مبارک رجب، شعبان و رمضان روایات زیادی از رسول خدا و ائمه(ع) نقل شده که همه دلالت بر عظمت این سه ماه دارد و تاکید بر روزه گرفتن و نیایش و مناجات کردن و دعا و خواندن قرآن و خدمت به بندگان خدا کردن و نیاز نیازمندان را برطرف نمودن و خیرات و صدقات دادن و افزایش عبادت دارد و به جاست که در این باقیمانده از ماه شریف رجب و دو ماه پس از آن، فرصت را بیش از پیش غنیمت شمریم و به عبادت روی آوریم و با خلوص و توجه، از درگاه حضرت ذی الجلال توبه طلب مغفرت کنیم و دلها را با مؤمنین صاف نمائیم و از کدورتها و تنگ نظری‌ها و حسادت‌ها و جسارت‌ها دوری جوئیم. جا دارد که در اعمال و رفتار و کردار و گفتار خود تجدید نظر کنیم و هیچ کاری را جز برای کسب اجر و پاداش معنوی انجام ندهیم و خدا را مد نظر قرار دهیم و به یاد او و به نام او، به کارهای خیر روی آوریم.



در فضیلت ماه رجب؛

در فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب است بدانکه این ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند و روایت بسیار در فضیلت آنها وارد شده، بلکه ازحضرت رسول(ص) روایت شده که ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمی‌رسد و قتال با کافران در این ماه حرامست و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امّت من است. کسى که یک روز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خشنودى بزرگ خدا گردد و غضب الهى از او دور گردد و درى از درهاى جهنّم بر روى او بسته گردد و از حضرت موسى بن جعفر(ع) منقول است که هر که یکروز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنّم یکساله راه از او دور شود و هر که سه روز از آنرا روزه دارد بهشت بر او واجب گردد. همچنین فرمود که "رجب نام نَهرى است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‌تر، هر که یکروز از رجب را روزه دارد البتّه از آن نهر بیاشامد" و از حضرت صادق(ع) منقول است که حضرت رسول(ص) فرموده که "ماه رجب ماه استغفار اُمّت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را اَصَبّ مى گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر اُمّت من بسیار ریخته مى‌شود پس بسیار بگوئید اَسْتَغْفِرُ اللهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ."

تاکید بزرگان دین برثواب بی حدوحساب روزه گرفتن در این ماه؛

ابن بابویه بسند معتبر از سالم روایت کرده است که گفت "رفتم بخدمت حضرت صادق(ع) در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود چون نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود که آیا روزه گرفته‌اى در این ماه، عرض کردم نه والله اى فرزند رسول خدا، فرمود که آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آنرا بغیر خدا کسى نمى‌داند. بدرستی که این ماهیست که خدا آنرا بر ماههاى دیگر فضیلت داده و حُرمت آنرا عظیم نموده و براى روزه داشتن آن گرامى داشتن را بر خود واجب گردانیده. پس گفتم یَابْنَ رَسُولِ اللهِ اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزه داران آن فایز مى‌گردم؟ فرمود "اى سالم هر که یک روز از آخر این ماه روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدّت سَکَراتِ مرگ و از هَوْل بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر که دو روز از آخر این ماه روز دارد بر صراط به آسانى بگذرد و هر که سه روز از آخر این ماه را روزه دارد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدّتها و هَوْلهاى آنروز و بَرات بیزارى از آتش جهنّم به او عطا کنند و بدان که از براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که اگر شخص قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد "سُبْحانَ الاِْلهِ الْجَلیلِ سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبیحُ اِلاّ" منزه است خداى بزرگ منزه است آنکه تنزیه و تسبیح جز براى او شایسته نیست. "لَهُ سُبْحانَ الاَْعَزِّ الاَْکْرَمِ سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ اَهْلٌ منزه است خداى برتر و کریمتر منزه است آنکه لباس عزت در بردارد و شایسته آن است."

دعای ماه رجب در هر روز بعد از فرائض؛

بگو در هر روز از رجب در صبح و شام و در عقب نمازهاى روز و شب

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْر وَآمَنُ سَخَطَهُ

اى که براى هر خیرى به او امید دارم و از خشمش

عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ یا

در هر شرى ایمنى جویم اى که مى دهد (عطاى) بسیار در برابر (طاعت) اندک اى که عطا کنى به هرکه از تو خواهد اى

مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَةً اَعْطِنى

که عطا کنى به کسى که از تو نخواهد و نه تو را بشناسد از روى نعمت بخشى و مهرورزى عطا کن به من

بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّى

به خاطر درخواستى که از تو کردم همه خوبى دنیا و همه خوبى و خیر آخرت را و بگردان از من

بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَةِ فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوص ما

به خاطر همان درخواستى که از تو کردم همه شر دنیا و شر آخرت را زیرا آنچه تو دهى چیزى کم ندارد (یا کم نیاید) و

اَعْطَیْتَ وَزِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ

بیفزا بر من از فضلت اى بزرگوار

راوى گفت پس گرفت حضرت محاسن شریف خود را درپنجه چپ خود وخواند این دعا را به حال التجا و تضرّع به حرکت دادن انگشت سبّابه دست راست پس گفت بعد از این

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْمآءِ

اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى صاحب نعمت

وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّارِ

و جود اى صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ

اعمال مشترک ماه مبارک رجب؛


اینها اعمالی است که انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است:

1- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:

"یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ."

2- دعایی را که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:

«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»

3- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که در ماه رجب خوانده شود:

«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

البته ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که در مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع به تفصیل ذکرشده است .

4- از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده که: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.

5- از نبی مکرم اسلام روایت است: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید .

6- روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند کند و بگوید: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند .

7- در کل این ماه هزار مرتبه ذکر: أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ " گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد.

8- سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(ص) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره "قل هو الله أحد" نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود که او را به بهشت بکشاند.

توصیه به اداء نماز مخصوص این ماه؛

9- سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(ص) روایت کرده که: هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه‌ای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود.

10- از حضرت رسول اکرم(ص) روایت شده است که: هر کس در یک شب از شب‌هاى ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت حمد و قل یا ایها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.

11- بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 تا دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.

12- بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو: در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است. التماس دعا
ایسنا