کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

کارآفرینی از منظر ارزش های دینی و سرمایه اجتماعی

کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

کارآفرینی از منظر ارزش های دینی و سرمایه اجتماعی

کارآفرین و سرمایه کارآفرینانه

پیشرفت ایرانی اسلامی به عنوان گفتمان و خواست عمومی، راهبرد اساسی و مبنای همه قوانین و رویه های حاکمیتی باید باشد. جامعه نیازمند آموزش و ترویج کارآفرینی با رویکرد تفکر دینی و توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه بر مبنای سرمایه انسانی، اقتصادی و اجتماعی ایرانی است

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

 


رهبرمعظم انقلاب اسلامی در دیدار کارگران گفت: تولید داخلی باید به عنوان یک مسئله مقدس شناخته شود و جنسی که مشابه داخلی دارد مطلقا نباید وارد شود همچنین فروش و مصرف کالای خارجی باید به عنوان یک ضد ارزش تلقی شود ، مگر آنجا که مشابهش نیست .


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری ؛ حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح چهارشنبه 8 اردیبهشت در آستانه روز کارگر در دیدار هزاران نفر از کارگران، با تجلیل از وفاداری و ثبات قدم جامعه کارگری در قبال انقلاب و نظام، بر «حل مشکلات جامعه کارگری»، «تقویت تولید داخلی»، «ضرورت مقابله جدی با قاچاق کالا» و «ممنوعیت واردات کالاهای دارای مشابه ایرانی» تأکید کردند و با اشاره به ادامه خصومتهای امریکا افزودند: امریکایی های غیر قابل اعتماد، با اصرار بر تحریمهای مختلف ایران تلاش می کنند با ایجاد «ایران‌هراسی»، عملاً در راه تعاملات اقتصادی کشور با خارج، مانع تراشی کنند.
ایشان هچنین با اشاره به انتخابات مرحله دوم مجلس شورای اسلامی در جمعه همین هفته، همه واجدان شرایط شرکت در این مرحله را، به حضور در انتخابات فراخواندند.
رهبر انقلاب با تشکر از زحمات و تلاشهای جامعه کارگری کشور و اظهار ارادت نسبت به کارگران، کار و تلاش در جامعه را «ارزش» خواندند و گفتند: هر فردی که در جامعه مشغول کار است؛ اعم از مسئول، وزیر، استاد دانشگاه، دانشجو، طلبه، مدیر و دیگران، به معنای عمومی کلمه کارگر است و در واقع، «تولید ارزش» می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه از دیدگاه اسلام، «بیکاری، تنبلی و وقت‌گذرانی بیهوده»، ضدّ ارزش است، افزودند: باید همه کسانی که در عرصه‌های مختلف مشغول کار هستند، علاوه بر بالا بردن کیفیت کار، حق آن کار را ادا و خود را وقف کار کنند.
رهبر انقلاب افزودند: هرکسی در کشور مسئولیتی پذیرفته است، باید همه وقت و توان خود را به ادای صحیح آن مسئولیت اختصاص دهد.
ایشان با اشاره به وفاداری و ثبات قدم جامعه کارگری نسبت به انقلاب و نظام اسلامی در طول ۳۷ سال گذشته خاطرنشان کردند: با وجود مشکلات معیشتی، کارگران هیچگاه به تبلیغات ضد انقلاب اعتنا نکردند و در مقابل نظام نایستادند بلکه همواره مدافع نظام اسلامی بوده‌اند.
رهبر انقلاب با تشکر صمیمانه از جامعه کارگری به‌دلیل وفاداری و بصیرت در قبال مسائل انقلاب و نظام، به موضوع «وظایف کارگران، بنگاههای اقتصادی و مسئولان در اجرای سیاستهای اقتصادی مقاومتی» پرداختند و گفتند: پیام اصلی «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» این است که مسئولان باید برای یکایک بندهای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، برنامه‌ریزی و آنها را به‌صورت واقعی اجرا کنند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، در خصوص نقش و سهم کارگران در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی خاطرنشان کردند: مهمترین مسئولیت کارگران در این بخش، «درست، با کیفیت و با استحکام انجام دادنِ کار» است.
ایشان با تأکید بر بالا رفتن کیفیت کار گفتند: از جمله مسائل مهمی که در بالا رفتن کیفیت کار کارگران تأثیر بسزایی دارد، جدی گرفتن موضوع «مهارت‌افزایی» و بالا بردن مهارت کارگران است که دولت در این زمینه مسئولیتهای مشخصی دارد.

سید جمال الدین اسد آبادی افغانی شد.


دبیرکل بنیاد فردوسی پس از بررسی چگونگی ثبت مفاخر ایرانی، اسلامی در یونسکو گفت: با پیشنهاد افغانستان و پشتیبانی ایران رویداد "یک‌صد و پنجاهمین سالگرد زندگی فعال سید جمال‌الدین اسدآبادی" درفهرست یونسکو ثبت شده اما در این پرونده نام سید جمال الدین اسدآبادی، "سید جمال‌الدین افغانی" درج شده است.

یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی به خبرنگار مهر گفت: پیمایشی که در چگونگی ثبت مفاخر ایرانی اسلامی در سازمان جهانی یونسکو از سال 2004 تا 2011 میلادی از پایگاه مجازی رسمی آن سازمان انجام شده‌، نشان از آن داشته است که همزمان با ثبت رویدادها و مفاخر جهانی در فهرست رویدادهای علمی، فرهنگی و هنری یونسکو در دوسالانه 2005-2004 میلادی از میان 45 رویداد و مفاخر ثبت شده نامی از ایران دیده نمی‌شود.

وی گفت: در دوسالانه 2007-2006 میلادی با آنکه ثبت رویدادهای مشارکتی مفاخر ایرانی اسلامی به انجام رسیده اما بازهم نامی از ایران آورده نشده است در این دوسالانه "هشتصدمین زادسال مولوی" با نام "مولانا جلال‌الدین بلخی رومی" به وسیله کشورهای افغانستان، مصر و ترکیه ثبت شده و "ششصدمین سال‌مرگ عبدالرحمن ابن خلدون" توسط کشورهای افغانستان، الجزایر، مصر، مراکش و تونس به ثبت رسیده و "یک‌هزار و سیصدمین زادسال خلیل ابن احمد فراهیدی" از مفاخر ایرانی و مبدع علم عروض به نام کشور عمان، ثبت شده است.

موحدفر بیان کرد: ابن خلدون یک از مفاخر اسلامی هست منتها پرونده ششصدمین سال مرگ وی به عنوان یک از مفاخر اسلامی توسط چند کشور به صورت مشترک ثبت شده، اما ایران در این پرونده ها مشارکت نداشته است. این مشارکت با کشورهای دیگر به دلیل تاثیرگذاری مفاخر در کشورهای مختلف بوده است به عنوان مثال در بحث ثبت مولانا چند کشور از جمله مصر عنوان کرده که ما هم آثاری از مولانا داریم که تاثیرگذار بوده است.

وی بیان کرد: در دوسالانه 2009-2008 میلادی، خوشبختانه ایران دو رویداد "نهصد و پنجاهمین زادسال امام محمد غزالی" و "چهارصدمین سال‌مرگ شیخ بهایی" را به ثبت رسانده است؛ با این حال پیشنهادهای کشور افغانستان با پشتیبانی ایران دو رویداد "یک‌صد و پنجاهمین سالگرد زندگی فعال سید جمال‌الدین اسدآبادی" با نام "سید جمال‌الدین افغانی" و "هشتصد و پنجاهمین سال‌مرگ سنایی غزنوی" بوده که به نام این کشور به ثبت رسانده شده و نیز پیشنهاد کشور تاجیکستان با پشتیبانی کشورهای ایران، افغانستان و قزاقستان، ثبت رویداد "یک‌هزار و یک‌صد و پنجاهمین زادسال ابوعبداله رودکی" بوده که به نام تاجیکستان به انجام رسیده است.


مقدمه:

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.

 

نام، لقب و کنیه امام:

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."

یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

 

پدر و مادر امام:

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.

 

تولد امام:

حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدﺓ الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که: "هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم، صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لااله‌الاالله" را از شکم خود می‌شنیدم، اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی‌رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت."(2)

 نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.(3)

 

زندگی امام در مدینه:

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می‌پرداختند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می‌داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می‌نگریستند. تا قبل از این سفر، با اینکه امام بیشتر سالهای عمرش را در مدینه گذرانده بود، اما در سراسر مملکت اسلامی پیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

 امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می‌فرمایند: "همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه‌های شهر مدینه عبور می‌کردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می‌آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام می‌دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى‌نگریستند."

 

امامت حضرت رضا (علیه السلام):

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نماییم.

 یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌گوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا می‌دانید من کیستم؟" گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی." فرمود: "نام و لقب من را بگویید." گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید." فرمود: "این که با من است کیست؟" گفتم: "علی بن موسی بن جعفر." فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می‌باشد."»(4) در حدیث مشهوری نیز که جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که "عالم‌ آل محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد."

داستان مینو و تولیددارو

 بخش هایی از تحقیق فریدون شیرن کام و ایمان فرجام نیا درباره خاندان خسروشاهی را در زیر مشاهده می کنید. در طی چند قرن گذشته، یکی از قطب های بزرگ اقتصادی و مرکز معاملات بزرگ بازرگانی ایران، همچنین یکی از راه های مهم ارتباطی ایران با اروپا از طریق تبریز صورت می گرفت، بر همین اساس بسیاری از فعالان بزرگ اقتصادی ایران در حوزه تجارت و صنعت از این شهر برخاستند. آنان فعالیت خود را از سطح شهر تبریز به سطح استان و مناطق پیرامون خود و در طی کمتر از سی سال، ابعاد فعالیت آنان به سطح ملی و به خارج از کشور توسعه یافت.

جهانگردان مردم تبریز را، به افرادی مقتصد، محتاط، زرنگ، دوراندیش و پرخاش جو توصیف نموده اند. به نظر می رسد وجه میانه روی و صرفه حویی در میان این بازرگانان، حداقل در مراحل آغاز انباشت، بیشتر شیوع داشته است. همانطور که خسرو شاهی غالبا از قناعت و تسلیم به داده های الهی با فرزندانش در کودکی سخن می گفت. در ایران، زندگی اکثر مردم ساده و محدود بود. برای مثال یک دست لباس نو، یک جفت کفش و جوراب نو و دو سه عدد پیراهن، پوشش سراسر سال افراد خانواده ها را کفایت می کرد که معمولا پدر خانواده در شب عید برای خود و همه فرزندانش می خرید.

تحول نگرش به ثروت و کار در میان برخی از خانواده بازاریان اتفاق افتاد، همین تغییر نگاه نقش مهمی در گذار برخی از خانواده ها به فعالیت صنعتی داشته است. فرهنگ سنتی ثروت را امانت خدا در دست افراد، برای کمک به دیگران می داند، خداوند اعطا می کند و او از دست آدمی می ستاند بر قناعت، صرفه جویی، تسلیم به سرنوشت و کوچک نگه داشتن واحدهای تولیدی و بازرگانی را توصیه می نماید. این رویکرد با فرهنگ آدام اسمیتی که شخص را مالک اموال خود می شناسد، به نظر متعارض می رسد و رقابت در بازار را تشویق می نماید و پیروی از سود شخصی را به نفع جامعه می داند تا از کوشش او جامعه بهره ببرد. فرزندان این خانواده های بازاری سنتی، با تحول به نگرش آدام اسمیتی فعالیت اقتصادی خانواده را توسعه دادند، در حالیکه پدرانشان هنوز تحت سیطره نگاه سنتی به ثروت و کار قرار داشتند.

به تدریج که فعالیت بازرگانی و صنعتی آنها به چند واحد توسعه یافت کمتر در درون این خانواده ها از قناعت گفتگو می شد. صحبت ها عموما تلاش در راه ازدیاد درآمد و سرمایه و راه یابی به رفاه بیشتر هدف بود. گسترش آزادی و احترام به اصل مالکیت شخصی، فعالیت صنعتی برخی از فعالان اقتصادی بعد از شهریور 1320 بیشتر شد. در این دوره جامعه از داشتن اتومبیل و خانه مجلل استقبال می کرد رواج این فرهنگ در تکوین کارآفرینی از دهه سی تا پنجاه موثر بود. تثبیت امنیت و تاسیس نهاد های مدرن از ربع دوم قرن بیست زمینه های اولیه شکل گیری کارآفرینی را در ایران فراهم نمود .

قوانین مدنی، جزایی، بازرگانی و اصول محاسبات حقوقی مورد تصویب و استفاده قرار گرفته بود تجار تا حدی با آن خو گرفته بودند. تکلیف مردم در انجام سرمایه گذاری ها تا حدی روشن بود ولی به علت کمبود ارز، کوچک بودن بازار مصرف و تعداد کم کارآفرین، چند کارخانه در رشته نساجی، سیمان و قند، توسط دولت و بخش خصوصی احداث شد که در سطح محدود فعالیت داشتند . در عین حال ترس از شوروی در میان بازاریان نقش موثری در کاهش سرمایه گذاری صنعتی داشته است.

خاندان خسروشاهی بزرگترین فعالان صنعتی تولید و توزیع دارو در دهه چهل و پنج در تاریخ ایران بودند. خاندانی که، نقش برجسته ای در توسعه فعالیت های تجاری و صنعتی ایفا کردند . خاستگاه تاریخی آنها تبریز می باشد که پس از مدتی، فعالیت های خود را به قزوین، تهران، همدان و از نظر شبکه توزیع در سطح کشور گسترش دادند.

حاج حسن خسروشاهی در اواخر قاجار تا اوایل دوران پهلوی اول، مدتها رئیس اتاق بازرگانی تبریز بود. در آن زمان که هنوز قوانین مدنی و بازرگانی رایج نبود و معاملات بر اساس قوانین شرعی صورت می گرفت، وی به علت داشتن درجه اجتهاد، مرجعی برای حل و فصل اختلافات معاملاتی تجار بود و قسمت بیشتر وقت او صرف این گونه کارهای اجتماعی می شد. سه برادر باهم و زیر نظر حسن خسروشاهی مشترکا تجارت می کردند. کار مشترک و هماهنگی سه برادر در آن زمان، بین فعالان اقتصادی تبریز ضرب المثل بود .

تجارت خانه وی و دو برادرش در سرای میانه بازار تبریز قرار داشت . این سرا همچون کاروانسرا ساخته شده بود وسط آن یک حیاط و فضای سبز بزرگی داشت که انواع کالا مثل کاغذ، پارچه، شیشه، قند و شکر در آن انبار شده بود و در اطراف دفاتر تجارتی در دو طبقه ساخته شده بود. حجره حاج حسن خسروشاهی و برادرانش در طبقه دوم قرار داشت. درحالیکه تحصیلاتش در حد اجتهاد می باشد، همراه دو برادرش غفار وحسین از سال 1280 شمسی و یک کارمند کار تجارت را شروع کردند. آنها به واردات کالاهایی از قبیل فاستونی، کاغذ، چای، شکر و... می پرداختند. علاوه بر فعالیت تجاری اقدام به تاسیس کارخانه نساجی با سرمای ه گذاری مشترک سه شریک تجاری ( آنها نیز برادر بودند) در قزوین کردند.

یکی از برادران به نام حسین خسروشاهی به همین منظور در سال 1315 - 1314 به ایتالیا رفت. او یک مهندس نساجی را از ایتالیا برای اداره امور فنی کارخانه آورد. آنها پارچه بافی آذربایجان را در سال 1316 ، با سرمایه گذاری 352 هزار تومان ( با 100 دستگاه ریسندگی و بافندگی پنبه) تاسیس کردند. کارخانه پارچه های ضخیم می بافت که مورد استفاده روستائیان بود. غیر از مهندس ایتالیائی، سه برادر، شرکا و مدیران، در نساجی تجربه نداشتند.

حمایت گمرکی و سود بازرگانی نسبت به محصولات نساجی وارداتی، امکان تداوم تولید با سودآوری را برای آنها در چند سال اولیه، بدون تخصص و تجربه لازم در صنعت نساجی تضمین نموده بود. مشکلات مدیریتی و ب ی توجهی به تحولات ایجاد شده پس از جنگ جهانی دوم در صنعت نساجی و ناکامی در نحوه اداره کارخانه خصوصا با بزرگ شدن فرزندان، همچنین فعالیت مستقل اقتصادی از سوی هر یک از آنها، سرانجام شراکت بین برادران را در سال 1325 به پایان رساند و هریک از آنها کار مستقل تجاری و صنعتی خود را پیش گرفتند.

علل ناکامی کارخانه، فقدان مدیر شایسته بود که به امور صنعت نساجی وارد و در عین حال مستقل از شرکا باشد و شخصا با جایگزین کردن ماشین های نو بجای فرسوده، تغییر ساختار سازمانی کارخانه و جلوگیری از دخالت های ناشیانه شرکا بتواند شرکت را به سود آوری برساند. گام های اولیه فعالیت صنعتی گر چه موفق نبود اما بستر لازم برای جلوگیری از خطا های بعدی را در صنعت برای خانواده خسروشاهی فراهم نمود.

حاج حسن خسرو شاهی 6 پسر داشت که بنگاه های تجاری و صنعتی گروه تولید دارو را اداره می کردند. در آغاز دهه پنچاه، نوه هایش نیز به گروه خانواده پیوستند. سه برادر به نام های نصرالله دکترای داروساز، کاظم دکترای اقتصاد، محمد مهندس مکانیک دوره های آموزش عالی داخل و خارج از کشور را طی نمودند . سه برادر دیگر به نام های احمد، جواد و مجید پس از طی دوره دوم متوسطه نظام آموزشی قدیم، به پدرشان در بازار پیوستند . اصغر خسرو شاهی فرزند احمد مهندس شیمی، در اوایل سال های 1350 به گروه پیوست.

خانواده خسرو شاهی از اوایل سال های 1335 به کمک فرزندانش بار دیگر فعالیت صنعتی را آغاز نمود. این بار در صنعت دارو و شوینده ها فعالیتش را متمرکز نمود. ( 3) او در آغاز فعالیت صنعتی در پیامی خطاب به پرسنل شرکت، اول دیماه 1336 اعلام نمود. »کارگران و کارمندان عزیز فرزندان من کارگاهی که در آن کار می کنید مثل خانه شما است بکوشید خانه خود را خوب نگه دارید و نظم وترتیب را در آن رعایت کنید. آنچه را که برای خود نمی پسندید برای دیگران روا ندارید. نتیجه کوشش شما و ما در این موسسه، درمان بیماران و تسکین آلام دردمندان می باشد . راز موفقیت 1- ایمان به خداوند 2- رازداری، احساس مسئولیت، صمیمیت و دلسوزی در کار است که با اعتماد بنفس و هوشیاری، می توان استعداد خدادادی را آشکار و همگان را بخود علاقمند نمود. 3- راستی، امانت، نظم وترتیب، پاکیزگی در کار، مهربانی با زیر دستان، فرمانبرداری و احترام به کارفرمایان از علل موفقیت است.

این پیام دستورالعمل و راهنمای گروه تولید دارو برای 22 سال بعد بود. آنها درطی یک پروسه تاریخی شانزده شرکت تجاری و صنعتی تاسیس نمودند و در چندین سرمایه گذاری مشترک بانک، بیمه و بسته بندی با سایر سرمایه گذاران مشارکت نمودند . از این میان 16 شرکت گروه تحت پوشش شرکت سهامی عام سرمای ه گذاری البرز قرار گرفت. شرکت سهامی تولید دارو، تیدی، تولی پرس( تولید مواد شوینده ) ، کیوان ( به تولید انواع بیسکویت و...) ، پخش البرز، پایور، پایه گذار، تکنو صنایع، شرکت سهامی سویران، شرکت سهامی سایانمید کی بی سی، شرکت سهامی سولفاتیک، شرکت سهامی آروکا، شرکت سهامی تولیفارما، شرکت سهامی پیازر، شرکت سهامی کار آزاد، و کامپیوتر البرز و... به فعالیت های خود ابعاد گسترده ای دادند.

گزارش هیئت مدیره همزمان با بحران سیاسی خرداد 1357 به مجمع عمومی ارائه شد . فروش شرکت در سال 1356حدود 000 / 000 / 264 / 10 ریال، تقریبا 39 درصد نسبت به سال قبل افزایش داشت. قیمت عمده محصولات داروئی از دهسال پیش تغییر زیادی نیافته بود. سود شرکت پس از کسر مالیات 576 میلیون ریال، که نسبت به سال قبل 97 درصد افزایش داشت. در حالیکه وزش انقلاب گسترش یافته بود، بیش از 107 میلیون ریال از سود سهام، به سال بعد منتقل شد.

شرکت های گروه بیش از 600 محصول متنوع دارویی، بهداشتی، مواد غذایی، دترجینت و پاک شویی، مواد بسته بندی، الیاف مصنوعی و سموم دفع آفات نباتی و... تولید و در تمام کشور با قیمت یکسان به فروش می رساندند. همچنین پایه های صادراتی گروه را با تاسیس شرکت پایور به منظور صادرات در بازار منطقه طراحی نموده بودند. در بخش پژوهش شرکت، تعداد زیادی دکتر داروساز و تعدادی کارشناس تحقیقاتی برای تهیه فرمول داروهای جدید در آزمایشگاه در سال 1357 مشغول تحقیق بودند تعدادی از این محققین دارای تحصیلات عالی بودند. شرکت برنامه ریزی کرده بود که این آزمایشگاه ها را با استخدام متخصصین هر چه بیشتر توسعه دهد تا از یارانه تحقیقاتی دولت بیشتر استفاده نمایند. برای گروه تحقیق پیش بینی شده بود از گیاهان طبی ایران به منظور تولید داروها و وسایل بهداشتی استفاده شود به گونه ای که قابلیت صادراتی داشته باشد .

برای پیاده کردن این طرح، قرار بود، مقارن انقلاب کارخانه ای در فرانسه راه اندازی شود تا امکان بهره مندی از همکاری های تحقیقاتی و پژوهشی فرانسه فراهم شود. تفاوت هزینه دستمزد در زمینه نیروی انسانی و پژوهش بین ایران و فرانسه اجرای آن را امکان پذیر می نمود. مدیران امیدوار بودند در صورت موفقیت درکشف محصولات جدید دارویی و بهداشتی، موقعیت های گسترده ای برای شرکت فراهم می شود. درآمد سرشاری از سهم واگذاری حق امتیاز تهیه به کارخانه های تولید کننده در فرانسه به دست می آورد.

گروه البرز از ابتدای فعالیتش ( سال های 1335 ) دفاتر مجهز بازرگانی در نیویورک و هامبورگ داشت که در حوزه های تجاری و صنعتی به شرکت البرز کمک م یکردند امید عملیاتی شدن این برنامه، با وجود امکانات خارج از کشورگروه و ارتباطات 20 ساله با شرکت های معتبر خارجی فراهم بود. به همین دلیل کاظم خسروشاهی مدتی برای تحقیق در نحوه انجام پروژه، در فرانسه ماند اما وقوع حوادث پر شتاب سیاسی انجام این گونه طرح ها را منتفی نمود.

گروه البرز از سیستم مناسب، اطلاعات فنی و پرسنل متخصص استفاده میکرد. بر اساس همین توانائی، شرکت های بزرگ جهانی چون امریکن سایانمید ( لدرلی) ، مرک اند شارپ اند دوم، پوندز، جنرال فودز، سیبا گایگی، و... با گروه همکاری می کردند. شرکت البرز تولید تحت برندهای معتبر، در سا ل های مقارن با انقلاب، برنامه ریزی صادراتی را پایه ریزی کرده بودند. گروه تولید دارو در سال پیروزی انقلاب 5 هزار کارگر، کارمند و مدیر داشتند.

از میان فرزندان، کاظم نقش موثری در توسعه فعالیت اقتصادی گروه البرز داشته است. کاظم خسروشاهی پنجمین فرزند خانواده در نیمه شهریور 1300 شمسی، تا سوم دبیرستان را در مدرسه رشدیه تبریز به پایان رساند و دیپلمش را از مدرسه تجارت تهران گرفت.

از کودکی به کار عملی علاقه داشت در درست کردن وسایل بازی مثل بادباک تبحر داشت و در برنامه های ورزشی شهر مثل شنا، والیبال موفق بود. تجربه کردن کارهای مختلف ساختمانی مثل نجاری، بنایی و برق کاری و خواندن کتاب های مختلف را در ایام فراغت مدرسه پیگیری می کرد. از ویژگی های شخصیتی وی، بازبینی، استقبال از آزمایش و شکست و تکرار آزمایش را در تمام دوران زندگی حفظ نمود. دروس دفترداری، حسابداری، قانون تجارت و زبان را تا حدی در مدرسه فرا گرفت. این دروس بعدها کار و مدیریت وی را در شرکت خانوادگی آسان نمود.

پس از دیپلم، حدود یکسال با پدر و برادرانش در بازار کار کرد. پس از آن در کنکور دانشکده حقوق دانشگاه تهران به عنوان یکی از شاگردان ممتاز رشته اقتصاد پذیرفته شد. درس ها را در کنار کار مطالعه می کرد پس از دوسال، دانشکده را ناتمام گذاشت. برای ادامه تحصیل و کار قبل از پایان جنگ جهانی دوم در آغاز 1324 به آمریکا رفت. ابتدا به عراق، کراچی، بمبئی و پس از چهار ماه انتظار در هند، از طریق کشتی سربازان به آمریکا رفت تمام اصول نظامی را مثل تمرین نجات غریق، در هنگام سفر با کشتی مدت یکماه باید رعایت می نمود.

وقتی به آمریکا رفت چند دوره آموزشی کوتاه مدت مدیریتی را طی نمود. روزها به دنبال فرصت و توسعه فعالیت های اقتصادی و مکاتبات تجاری خانواده بود ودروسش را شبانه می خواند. کاظم پس از دو سال توقف در آمریکا و اخذ چند نمایندگی دارویی مثل ماکسون رابینز برای برادر داروسازش دکتر نصرالله و محصولات otc برای برادرش جواد به ایران بازگشت. این نوع محصولات دارویی احتیاج به نسخه پزشک نداشت و داروخانه مستقیما به بیماران می فروخت .

مسافرت به خارج و آشنایی با فضای اقتصادی آمریکا، اثرات زیادی در شکوفایی شخصیت کارآفرینی وی داشت. پس از برگشت به ایران حین کار، تحصیلش را ادامه داد پس از آن نصرالله برای ادامه فعالیت اقتصادی خانواده در خارج از کشور، به آمریکا رفت. کاظم در سال 1329 با عزت مقدم ازدواج نمود فعالیتش در درون شرکت خانواد گی در ابتدا، اداره فروش و پخش دارو بین عمده فروش ها بود . مغازه عمده فروشی در ناصر خسرو خریدند و با استخدام یک فروشنده فعال و دادن یک کامیون به وی، به توزیع داروی وارداتی ماکسون رابینز مثل شربت سینه، محلول های چشمی و انواع ویتامین ها اقدام نمودند. این دوران هنوز حجم فعالیت دارویی آنها، نسبت به سایرفعالیت تجاری شان اندک بود زیرا سود اصلی نصیب عمده فروش ها می شد به همین دلیل تصمیم گرفتند کار عمده فروشی را نیز خود به عهده به گیرند. در همین زمان دفتر نمایندگی در آمریکا را تاسیس نمودند و نمایندگی بیشتری از شرکت های دارویی آمریکا بدست آوردند.

برای اولین بار خانواده خسروشاهی به فروش مستقیم دارو اقدام نمود. فروش دارویی در روزهای اولیه از 20 هزار ریال بیشتر نبود. این حجم معامله، سهم ناچیزی از فعالیت شرکت را تشکیل می داد . با گسترش فعالیت دارویی، بتدریج کل عملیات شرکت خانوادگی را تحت الشعاع قرار داد. با ترجمه بروشورها، تهیه خلاصه ای از کارکرد های دارو، آموزش ویزیتورهای دارویی، بازدید از کارخانه های سازنده دارو در خارج از کشور، شرکت در دوره های مدیریت و بازاریابی کارخانه های دارویی، به امر سازماندهی، برنامه ریزی و بازدهی در کارها و هدایت نیروی انسانی تاکید نمودند . توجه به همین نکات نقش موثری در توسعه فعالیت دارویی آنها و بدست آوردن سهم بیشتر بازار نسبت به رقبا نصیب شان شد.

در بخش دارویی بر انتخاب ویزیتور و سیستم فروش تاکید بیشتری می شد. ویزیتور های دارویی عموما افراد دارای مدرک دکترای داروساز، یا لیسانسیه، امانت دار، پاک و صادق، و از بین خانواده ها ی درستکار انتخاب می شدند، آنها هر روز تعدادی از نمونه های دارویی را که ارزش زیادی داشت به دکترها و بیمارستانها هدیه می کردند که مورد استفاده قرار دهند و در صورت اطمینان، به خرید آن اقدام نمایند، در ابتدا سیستم کنترلی غیر از اخلاق و درستکاری آنها وجود نداشت. روابط احترام آمیز با افراد تحصیل کرده، سبب علاقه بیشتر به کار از سوی ویزیتورها و توسعه فعالیت شرکت شد. روش کار گروهی، سیستم تفویض اختیارات، و کنترل، الگوی مدیریت شرکت در مراحل بعدی مورد توجه قرار گرفت.

گفتگوی آزاد بین مدیران و همکاران در نحوه فعالیت شرکت، انتقاد از کار یکدیگر و تحمل همدیگر در نقد، برخورد ایده ها و افکار، به نو آوری و اصلاح امور در شرکت منجر گردید. با استفاده از الگوی کارجمعی، زمینه انتخاب نیرو های کارآمد برای پست های مدیریتی فراهم می شد. سیستم فروش دارو در ایران پیش از فعالیت گروه تولید دارو، مبتنی بر مراجعه داروخانه از تهران و شهرستان به عمده فروش دارو بود. کاظم خسرو شاهی از طریق مشاهده سیستم فروش شرکت های آمریکایی تصمیم گرفت این مدل بازاریابی دارو را در ایران تغییر دهد. در هر استان دفتر پخش، انبار و حمل به وسیله کامیون و گاراژ برای کامیون ها به وجود آوردند و در استان ویزیتوردارویی، مدیر و سرپرست انتخاب نمودند.

در سال 1356 بیش از 40 هزار داروخانه، مغازه و فروشگاه، در سراسر ایران محصولات گروه را اعم از دارو و وسایل بهداشتی و آرایشی و غذایی پخش و توزیع می کردند. همه این فعالیت ها توسط واحدهای کامپیوتری شرکت در مرکز کنترل می شدند. این سازمان پخش و فروش بی اندازه به پیشرفت گروه البرز کمک کرد. هنگامی که نمایندگی واردات هر کالایی را می گرفتند یا کالایی را در گروه تولید می کردند سازمان فروش به آسانی قادر به پخش و فروش آن بود و از این جهت عموما از رقیبانشان مجهزتر بودند و پیشرفت بیشتری در فروش کالای خود داشتند.

در فاصله سال های 1325 تا 1336 کاظم و نصرالله خسروشاهی بیشتر فعالیت شان در حوزه دارو متمرکز بود. جواد و مجید خسرو شاهی انواع پارچه از آلمان، چینی آلات از ژاپن و ظروف شیشه ای از آمریکا وارد می کردند. برادر دیگر مهندس محمد خسروشاهی نیز در هامبورگ آلمان دفتر بازرگانی داشت و با شرکت خانوادگی در ایران همکاری می کرد. به علت گسترش فعالیت دارویی و سودآوری آن بر سایر بخش های تجاری، برادران خسروشاهی در اواسط دهه سی تصمیم گرفتند فعالیت خود را در بخش دارویی و بهداشتی متمرکز نمایند. به همین دلیل سرمایه خود را ازسایر بخش های وارداتی به حوزه دارویی آوردند. در سال 1336 شمسی قانون استفاده از تجدید ارزیابی از پشتوانه اسکناس برای دادن وام های صنعتی تصویب شد. خانواده خسروشاهی احساس کردند اگر از موقعیت فعلی استفاده ننمایند چه بسا سایر رقیبان بر آن ها پیشی گرفته و واردات دارو محدود گردد و آنها از صنعت دارو و نمایندگی های آن، با همه امکاناتی که در نظام توزیع به وجود آوردند، حذف گردند. همچنین تنوع محصولات در دارو و وسایل بهداشتی، یک نوع پوشش برای جلوگیری از ضررهای احتمالی ایجاد می کرد.

گروه صنعتی مینو با همت علی خسروشاهی بنیان نهاده شد و در 16 آبان سال1338 هـ . ش فعالیت تولیدی خود را با تاسیس شرکت صنعتی پارس مینو آغاز نمود. مینو از ابتدای فعالیت و در طول بیش از نیم قرن حیات صنعتی خود، نقش محوری و پیشتاز را در صنایع غذایی، دارویی و آرایشی بهداشتی کشور ایفا کرده است. سپس با تاسیس شرکت خوراک، جهت توزیع مواد غذایی و دارویی و شرکت صنعتی مینو جهت تولید مواد غذایی در استان زنجان و اخذ لیسانس تولید از شرکتهای معتبری چون ساندوز سوئیس، بوتس و سرل انگلستان در گروه اقلام دارویی و اورال فرانسه در بخش آرایشی و بهداشتی توسعه یافت. گروه صنعتی مینو در حال حاضر به صورت هلدینگ و زیر نظر شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان اداره می شود که متشکل از 12 شرکت حقوقی مستقل است و این شرکتها در محورهای ذیل فعالیت دارند:

* تولید انواع مواد غذایی شامل انواع شکلات و ویفر، اسنک، چوب شور، آدامس، تافی، آبنبات، کیک، نوشابه، آب معدنی و آب میوه
* تولید محصولات دارویی شامل انواع شربت، قرص و پماد، تولید محصولات آرایشی و بهداشتی شامل انواع شامپو، کرم، عطر، ادوکلن و غیره
* توزیع مواد غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی تولید شده توسط شرکتهای گروه صنعتی مینو و حدود 60 شرکت تولیدی دیگر در سطح ایران توسط 20 مرکز پخش
* صادرات مواد غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی تولید شده توسط شرکتهای گروه صنعتی مینو
* ارائه خدمات فنی و مهندسی



اسامی شرکت های زیر مجموعه گروه صنعتی مینو به شرح زیر است:

شرکت صنعتی مینو (خرمدره)،شرکت صنعتی پارس مینو،شرکت دارویی، آرایشی و بهداشتی مینو، شرکت شوکوپارس، شرکت پخش قاسم ایران، شرکت قند خرما (شیراز)، شرکت صنایع غذایی مینو شرق(زاهدان)، شرکت صادراتی پرسوئیس،شرکت رهاورد سازندگی (رسا)، شرکت پارس گستر مینو، شرکت خدمات مالی و مدیریت معین آزادگان.

کاظم خسروشاهی در دوران تحصیل دوستی با جمشید آموزگار را هم تجربه کرده‌بود. آموزگار در دوران نخست وزیری،‌کاظم را به عنوان وزیربازرگانی انتخاب می‌کند ولی انتصاب به چنین پستی برای او دردسرهای بسیاری داشت. اموال کاظم و کارخانه مینو به همین دلیل در روزهای بعد از انقلاب مصادره شدند. کاظم در حال حاضر در پاریس زندگی می‌کند. نقل می‌کنند او در روزهای باقیمانده تا انقلاب خوشحال بوده که حکومتی اسلامی اداره کشور را دردست می‌گیرد. او اعتقاد داشت این حکومت عدالت را در کشور اجراء می‌کند ولی مدتی بعد از این آرزوها خسروشاهی از سوی انقلاب برای گسترش همان عدالت تحت تعقیب قرار می‌گیرد.

نقل از اقتصاد آنلاین