اگرچه کارآفرینی، مفهومی است که در آغاز در علم اقتصاد مطرح بود و تا دههی ششم قرن بیستم بیشتر از سوی اندیشمندان حوزه اقتصادی به آن پرداخته میشد، اما در مجموع آنها نتوانستند تعریفی جامع و کامل از کارآفرینی ارایه کنند، بنابراین نقش آن در نظریههای اقتصادی صرف، کمرنگ شد و همراه پر رنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه ی اقتصادی جوامع، روانشناسان به بررسی ویژگیهای کارآفرینان پرداختند(احمدپور داریانی و رضائیان ، 1377).
مقیمی(1381) معتقد است که امروزه کارآفرینی موضوعی میان رشته ای تلقی میشود که رشتههای مختلفی هانند اقتصاد، روانشناسی، مردمشناسی، جامعهشناسی، مدیریت و علوم سیاسی در تکامل آن نقش اساسی داشته اند.
شاه حسینی(1383) معتقد است که کارآفرینی شامل ، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها، سازمانها و جامعه میباشد.
احمد پورداریانی و عرفانیان(1386) معتقدند، کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق ایجاد یک کسب وکار و با بسیج منابع که با مخاطرهی مالی، اجتماعی و حیثیتی همراه است محصول یا خدمت جدید به بازار ارائه میدهد.
ذبیحی و مقدسی(1386) معتقدند که کارآفرینی پدیدهای است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه جهان به آن توجه جدی معطوف نمودهاند. در این کشورها، کارآفرینی به عنوان ابزاری نیرومند برای ایجاد فرصتهای مناسب تبدیل شده است که بهرهگیری از آنها میتواند موجب رفع مشکلاتی مانند : بحران اشتغال، کمبود نیروی انسانی خلاق و پویا، کاهش چشمگیر بهره وری، کاهش کیفیت محصولات و خدمات، رکورد اقتصاد و رقابت شود. از این نظر، کشورها پرورش و آموزش کارآفرینان را در اولویت برنامههای توسعهی اقتصادی اجتماعی خویش قرار داده اند.
صمدآقایی(1386) معتقد است که در قرن هفدهم میلادی و همزمان با انقلاب صنعتی، با اضافه شدن مفهوم مخاطرهپذیری، کارآفرین به معنای امروزی آن متولد شد. همزمان با موج جدید ایجاد کسب و کارهای کوچک و رشد اقتصادی، نگاه به کارآفرینی به عنوان تسریع کنندهی این ساز و کار نیز دستخوش تغییر شد و از حوزهای صرفاً اقتصادی به مفهومی مدیریتی ارتقا یافت.
محمدی الیاسی (1386) در مقاله "موضوع کارآفرینی به عنوان یک حوزهی علمی" نقل قول مینماید دی ویدسن (2003) و گارتنر (1990) معتقدند که یک اجماع قوی و گسترده درباره تعریف کارآفرینی به عنوان یک برساخته(پدیده) وجود ندارد و همین موضوع شاخصی است که نشان میدهد کارآفرینی به عنوان یک حوزهی جستارگری به صورت نسبی در وضعیت توسعه ی پارادایمی ضعیفی قرار دارد. به همین دلیل است که پژوهشگران و صاحبنظران، بخش عظیمی از وقت و تلاشهای پژوهشی خود را جهت تدوین تعریفی مقبول از کارآفرینی صرف میکنند.
محمدی الیاسی(1387) معتقد است که در دنیای امروز، ایجاد تحرک و پویایی در کسب و کار فقط با وجود سرمایه و نیروی کار متخصص حاصل نمیشود. "کارفرین" بازیگر جدیدی است که در اقتصاد پیچیدهی امروز پویایی لازم را برای فعالیت اقتصادی فراهم میکند. این بازیگر با ویژگیهای رفتاری چون خلاقیت، نوآوری، پیشگامی و خطرپذیری از سایر بازیگران عرصه ی اقتصاد جدا میشود.
عمرانی و همکاران(1389) معتقدند که کارآفرینان با ویژگیهایی چون تحمل ابهام، خلق سازمان جدید، کشف فرصتها، جمع آوری عوامل تولید و تولید ترکیب های جدید شناخته می شوند.
- ۰ نظر
- ۱۴ فروردين ۹۷ ، ۰۸:۵۹
- ۶۴۴ نمایش

جوانهای عزیز! بچههای عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البتّه ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختیاش بیشتر است. اینکه ما گفتیم اقتصاد مقاومتی، یعنی بخش اقتصادیِ این سیاستِ بزرگ و اساسی، مقاومت اقتصادی است. اینکه گفتیم جوانهای مؤمن و حزباللّهی و انقلابی کارهای فرهنگی خودجوش را رها نکنند و دنبال بکنند، و همهی دستگاههای فرهنگی کشور را دعوت کردیم و میکنیم که در این جهت حرکت کنند، این، بخش فرهنگیِ این عدم تبعیّت است، این جهاد بزرگ است، جهاد کبیر است. اینکه از همهی استعدادهای موجود کشور دعوت میکنیم که استعدادهای خودشان را در خدمت پیشرفت این کشور به کار بیندازند و به صحنه بیاورند و به میدان بیاورند و از مسئولان دولتی و سایر مسئولان دعوت میکنیم که از این استعدادها استقبال بکنند، این آن بخشِ فعّالِ اجتماعیِ این جهاد کبیر است. این جهاد کبیر ابعادی دارد: جٰهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا.(1)
معنای جنگ نامتقارن این است که دو طرفِ جنگ از منابع مختلفالحالی، با هویّتهای مختلف برخوردارند؛ این جنگ نامتقارن است؛ یعنی هرکدامِ از این دو طرف امکاناتی دارند، منابع قدرتی دارند که طرف دیگر آن را ندارد. ما با استکبار جهانی در حال جنگ نامتقارنیم؛ چرا؟ ممکن است او یک امکاناتی داشته باشد که ما نداشته باشیم امّا ما هم امکاناتی داریم که او ندارد؛ آن امکان چیست؟ توکّل، اعتماد به خدا، اعتماد به پیروزی نهایی، اعتماد به قدرت انسان، به قدرت ارادهی انسان مؤمن؛ این را ما داریم؛ این شد جنگ نامتقارن. در جنگ نامتقارن ارادهها هستند که با هم میجنگند؛ هر ارادهای غلبه پیدا کرد، پیروز خواهد شد. در میدان، اراده را ضعیف نکنید؛ در میدان نبرد، اراده را دچار تزلزل نکنید؛ اگر یک طرفِ جنگ در میدان نبرد ارادهاش سست شد، قطعاً شکست خواهد خورد. نگذارید ارادهتان سست بشود، نگذارید تبلیغات دشمن و وسوسههای دشمن، در اراده و عزم راسخ شما تزلزل ایجاد کند؛ این ارادهی مستحکم را نگه دارید؛ این ضامن پیروزی است.
رهبر انقلاب با تشکر از زحمات و تلاشهای جامعه کارگری کشور و اظهار ارادت نسبت به کارگران، کار و تلاش در جامعه را «ارزش» خواندند و گفتند: هر فردی که در جامعه مشغول کار است؛ اعم از مسئول، وزیر، استاد دانشگاه، دانشجو، طلبه، مدیر و دیگران، به معنای عمومی کلمه کارگر است و در واقع، «تولید ارزش» میکند
بابک زنجانی (متولد 12 مارس 1971 در تهران) تاجر و سرمایهدار شناختهشده ایرانی است که در دسامبر ۲۰۱۲ توسط اتحادیه اروپا به کمکرسانی برای تجارت نفت ایران از طریق دور زدن تحریمها و داشتن نقش محوری در نقل و انتقال پول مربوط به فروش آن به دولت ایران متهم شد. در این میان اولین بانک اسلامی به مالکیت زنجانی متهم به استفاده از کانالهایی برای پرداختهای مربوط به نفت ایران شده بود. زنجانی خود در مصاحبهای که با رویترز داشته، گفته بود ورود به این لیست اشتباه بوده، و او کاری برخلاف قوانین اتحادیه اروپا انجام نداده و نفت ایران را در کشورهای معاف از تحریم و طبق قوانین بینالمللی فروخته است. زنجانی گفته بود، ماهیت پیچیده معاملات شرکتهای او، که شامل مبالغ هنگفتی است، ممکن است مقامات اتحادیه اروپا را گمراه کرده باشد. شرکتهای بابک زنجانی ممکن است در قاچاق نفت ایران در ساحل شرقی مالزی دخالت داشته باشد. به گفته خود زنجانی، او دارای بیش از ۶۰ شرکت از جمله شرکت گروه سورینت در امارات متحده عربی، اولین بانک سرمایهگذاری اسلامی در مالزی، سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه، موسسه مالی اعتباری در امارات و بانک ارزش تاجیکستان است. جدای از اینها، زنجانی شرکتهایی در دوبی، ترکیه و تاجیکستان دارد. زنجانی در مصاحبهای با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گفته بود صاحب ۶۴ شرکت داخلی و خارجی است و در حال حاضر نیز در ایران و کشورهای دیگر با ۱۷ هزار نفر کارمند در حال تجارت و ارائه خدمات است. زنجانی همچنین در ایران، مالک هواپیمایی قشم و راهآهن سورینت، مالک و رئیس هیاتمدیره باشگاه فوتبال راهآهن است. ثروت زنجانی 5/13 میلیارد دلار تخمین زده شده است. گروه شرکتهای سورینت یک شرکت کسب و کار ایرانی است که به رهبری بابک زنجانی اداره میشود. این شرکت یکی از بزرگترین شرکتهای کسب و کار در ایران است. کسب و کار سورینت شامل لوازم آرایشی و بهداشتی، امور مالی و بانکی، مهماننوازی، حمل و نقل هوایی تجاری، زیرساختها، مواد و مصالح ساختمانی، تکنولوژی اطلاعات و توسعه املاک و مستغلات بینالمللی است که در ایران، امارات متحده عربی، مالزی، ترکیه، تاجیکستان، چین و همچنین دیگر بازارهای در حال ظهور در حال فعالیت است.
پییرمراد امیدیار متولد 21 ژوئن سال 1967، کارآفرین و خیر آمریکایی-ایرانیالاصل متولد فرانسه است. او موسس و رئیس ایبی (e-Bay)، وبسایت مخصوص حراجهای اینترنتی است. امیدیار در سال 1995، در 28سالگی، برای فعال کردن فهرستی از حراج فرد به فرد مستقیم برای اقلام کلکسیونی، شروع به نوشتن یک کد کامپیوتری برای یک مکان آنلاین کرد. او یک نمونه ساده اولیه را بر روی صفحه وب شخصی خود ایجاد کرد، و در روز کارگر، روز دوشنبه، 4 سپتامبر 1995، یک سرویس آنلاین به نام وبسایت حراج راهاندازی کرد که در نهایت تبدیل به سایت حراج ایبی شد. امیدیار در سال 1996، قراردادی را برای ارائه بلیت هواپیمایی آنلاین امضا کرد؛ تا آن زمان این سایت 250 هزار حراج را میزبانی کرده بود و در ماه اول سال 1997، میزبانی دو میلیون حراج را ثبت کرد، به طوری که تا اواسط همان سال، ایبی در حال میزبانی نزدیک به روزانه 800 هزار حراج بود. امیدیار در سال 1997 نام شرکت را به ایبی تغییر داد و به طور گستردهای شروع به تبلیغ این محصول کرد. امیدیار در سال 1998 در 31سالگی باIPO بیای، میلیاردر شد؛ تا پایان سال ۱۹۹۸، 1.2 میلیون عضو، ۷۵۰ میلیون دلار حجم معاملات و حدود ۸ میلیون دلار سود کسب کرده بود به طوری که بیش از شش هزار کارمند و ۴۶ میلیون مشتری در کارنامه خود داشت. سود خالص ایبی در سال ۲۰۰۵ بالغ بر ۴۴۱ میلیون دلار شده بود. امیدیار و همسرش پاملا بشردوستان شناختهشدهای هستند که در سال 2004 شبکه امیدیار را به منظور گسترش تلاشهای خود، فراتر از اهداف مادی و سودآوری تاسیس کردند. به گزارش فوربس، ثروت پییر امیدیار، تا ماه مارس 2013 به ارزش 7.8 میلیارد دلار رسیده بود. او صد و بیست و سومین ثروتمند جهان و چهل و دومین ثروتمند ساکن ایالات متحده است. امیدیار ثروتمندترین فرد ایرانی، البته بعد از بابک نظری، و پنجمین ثروتمند فرانسوی است.